ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال سوم - شماره بیستم - شهریور 1396)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال سوم - شماره بیستم - شهریور 1396)

طلیعه سخن
بدیهی است کنگرۀ عظیم حج ، بخش جدایی ناپذیر زندگی عبادی فرهنگی حجاج و آحاد مسلمانان جهان را در بر می گیرد، این نوع زندگی مومنانه تفسیر زندگی جوامع اسلامی را شکل می دهد ؛ لذا مناسک حج ، متون معنا دار را ایجاد می کند،متونی که نظام نرم افزاری حج ابراهیمی به شمار می آید و تفسیر نشانه های متعدد حج، پویایی سبک زندگی اسلامی و اتحاد امت اسلامی را موجب می شود.
در این بین نقش آموزه های حج در ایجاد تغییرات عمده در شیوۀ زندگی زائران و ترسیم مهندسی زندگی بر مبنای دستورات و آداب اسلامی غیر قابل انکار است؛ اصلاح سبک تغذیه؛ سبک پوشش، سبک گفتار، سبک رفتار و نیز بهینه سازی تعامل گرایی با دیگران و ارتقای بهره گیری از فراغت در ایام حج می تواند به تقویت سبک زندگی اسلامی منجر شود.
هم چنین زندگی جمعی، نفی منیّت ها و تمرین صبر و تحمل در شرایط دشوار، اهتمام به محیط زیست و تلاش برای ایجاد محیط امن از جمله نشانه های رفتاری است که سبک زندگی اسلامی را شکل می دهد.
از سوی دیگر کنگرۀ عظیم انسانی در موسم حج، فرصتی طلایی در هم گرایی زبان ها، فرهنگ ها، ملیت ها و نژادها به شمار می آید که در نوع خود ارتباطات میان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی را شکل می دهد.
حج یکی از مهمترین آیین های اسلامی است که ارتباط با خود، ارتباطات میان فردی،ارتباطات گروهی و جمعی را در حوزه های مختلف میان فرهنگی، بین المللی، جهانی و سنتی به منصۀ ظهور می رساند که در نهایت به هم گرایی فرهنگی و تقویت روز افزون وحدت جهان اسلام می انجامد.
تحقق این مهم در سایۀ واکاوی تفاسیر،نشانه ها، معانی و اسطوره های بی بدیل مناسک حج امکان پذیر است که می توان رویکردهای فرهنگی و ارتباطی را با بهره گیری از دانش نشانه شناسی رمز گشایی کرد، لذا ضرورت تغییر افق نگاه به حج از یک مناسک شرعی به الگویی برای تغییر نظام اجتماعی موجود و ترسیم ایجاد نظم اجتماعی مطلوب به ویژه در امت اسلامی انکار ناپذیر است.
لذا بر همۀ نخبگان و دغدغه مندان جهان اسلام فرض است تا در راستای ارتقای گفتمان میان فرهنگی حج تلاش نمایند که تحقق این مهم در گرو وحدت روز افزون ملت های مسلمان در راستای نگاه جدی و واقعی به نشانه های میان فرهنگی حج ابراهیمی است.
توحید گرایی و اجابت دعوت حق و نیز توانمندی در همزیستی فرا فرهنگی و میان فرهنگی ، حقیقت اعتصام به حبل الله را عینیت می بخشد؛ اینگونه است که محوریت معنویت و زیست اقوام و مذاهب اسلامی و ارتقای روز افزون تربیت اسلامی به رشد و تعالی و کمال منتهی می شود.
البته باید دانست است قدرت های استکباری تعاملات راهبردی امت اسلامی را در حج بر نمی تابند لذا نظریۀ جهانی شدن را بر دیگر جوامع به ویژه کشورهای اسلامی تحمیل خواهند کرد که به نوبۀ خود چالش جدی در مسیر تقویت همگرایی ممالک اسلامی قلمداد می شود، حال آنکه بر خلاف تئوری جهانی شدن که سیطرۀ روز افزون بر دیگر جوامع را دنبال می کند و نیز بر خلاف نظام استبدادی آل سعود که در فضای قبیلگی سیر می کند، فریضۀ عبادی سیاسی حج به علت برخورداری از نظام باز و گستردۀ دینی از ظرفیت حدأکثری در تقویت ارتباطات میان فرهنگی و اتحاد امت اسلامی برخوردار است .
با این تفاسیر طرح ریزی نظم نشانه شناسی توحید در ارتقای روز افزون ارتباطات موحدانه میان مسلمانان و دیگر جوامع مرتبط با ادیان توحیدی ضروری است، همۀ این مولفه های و نظام های شناختی موجود در مناسک حج در گرو تغییر پارادایم حج و ترمیم سیاست گذاری کلان بر روی اهداف راهبردی نظام اسلامی، به ویژه بازتعریف دقیق آن سیاست ها در راستای تقریب روز افزون مذاهب اسلامی و ارتقای گفتمان میان فرهنگی است که به ویژه باید در دستور کار بعثه های مراجع معظم تقلید در حج قرار گیرد.
نباید فراموش کرد میلیونها زائر از دهها کشور اسلامی هر ساله برای انجام مناسک حج عازم مدينه منوره و مكه مكرمه ميشوند،در این بین تعامل گرایی بعثه های مراجع معظم تقلید با کاروان ها و زائران مسلمان شیعه و سنی، پاسخگویی به پرسش های فقهی و اعتقادی و تبیین و تبلیغ اصول و مبانی فکر ی و نظری مذهب حقۀ تشیع در طول ایام حج، از جمله الزاماتی است که تقویت وحدت امت اسلامی را به همراه خواهد داشت.
لیکن برای ریشه کنی اختلافات باید کلام مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی اشاره کرد که فرمود:، علاوه بر اینها باید يك سلسله مبادلات علمى‏، ديدارهاى خصوصى، رفت و آمد دانشمندان دو طرف و ملاقات و گفتگو با يكديگر در محيط تفاهم و صميميت، و تشكيل كنگره‏ها براى حل مشكلات بزرگى كه جهان اسلام را با آن روبروست و از همه مهمتر بهره بردارى كافى از كنگره عظيم جهانى اسلام در ايام حج‏، صورت گيرد تا آثار شوم اين پراكندگى و بدبينى و نفاق به خواست خدا تدريجاً از ميان مسلمين برچيده شود .
اینگونه است که حج‏ مى‏تواند حلقه اتّصال علما و انديشمندان جهان اسلام باشد. اگر ترتيبى دهند كه كنفرانسهاى علمى‏ مختلفى پس از اعمال حج‏ كه حجّاج فرصت كافى دارند، تشكيل شود، و علما و دانشمندان مسلمان كشورهاى مختلف در آن شركت كرده، و به طرح ديدگاههاى علمى‏ خود بپردازند، بدون شك باعث ترقّى و رشد فكرى و فرهنگى مسلمين خواهد شد.
بی شک اهتمام علمای مذاهب اسلامی به آثار و کارکردهای اجتماعی و فرهنگی بی بدیل کنگرۀ عظیم حج در مقولۀ ارتقای سبک زندگی اسلامی و تقویت وحدت جهان اسلام ، تعامل گرایی میان فرهنگی و رفع بسیاری از چالش ها و اختلافات را در ممالک اسلامی به همراه خواهد داشت.

----------------------------------------------

پیام ها و بیانات
سخنرانی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله در بارگاه مطهر رضوی
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، شب گذشته در حرم مطهر رضوی، ایمان به خدا را ملاک اصلی رفتار انسان ها دانستند و با بیان این که هر کس این ایمان راسخ داشته باشد می داند که خداوند متعال به او از رگ گردن نیز نزدیک تر است، فرمودند: همواره اعتقاد به این داشته باشید عالم در محضر خداست.
ایشان با بیان این که باید این را باور کرد و بدانیم که نباید در پی ظلم و ستم و زور و تزویر و ریا رفت، تصریح کردند: هرگز در زندگی خود به دنبال رشوه خواری، سرقت و دزدی اموال دیگران و یا غیبت و تهمت نباشید و خداوند متعال را حاضر و ناظر اعمال خودتان بدانید و این را باور کنید که هیچ یک از رفتارتان از نظر پروردگار دور نمی ماند.
ایشان ادامه دادند: اگر انسان ایمان راسخ به معاد داشته باشد به خوبی می داند که آنچه در روز قیامت شهادت می دهد اعضا و جوارح بدن انسان است؛ در حقیقت معاد دادگاه عدل عظیمی است که شواهد آن همین اعضای بدن انسان است و با این نگاه و نظر باید تلاش کرد تا اعمال انسان در مسیر مورد رضایت خداوند متعال و مورد تاییدات حضرت حق قرار بگیرد.
ایشان با اشاره به ضرورت انجام اعمال صالح در ادامه راه ایمان به خدا، اظهار کردند: میوه درخت ایمان عمل صالح است و یکی از امتیازات قرآن نیز این است که مسائل را به صورت جامع بیان می کند که این جامعیت در تبیین معانی عمل صالح سبب شده تا برای فرد، جامعه، سیاست، اقتصاد، اخلاق و همه حوزه های زندگی بشری مصداق داشته باشند.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با بیان این که بر اساس بیان امام صادق علیه السلام ایمان هفتاد در دارد که مهمترین آن توحید است، ابراز کردند: در کتاب وسائل الشیعه روایات متعددی در خصوص موانعی که بر سر راه مسلمانان وجود دارد و راه رفع آن آمده و در هیچ یک از قوانین دنیا قانونی در خصوص موانع دنیا بیانی نگفته اما قانون اسلام حتی برای ساده ترین مسائل نیز برنامه دارد.
ایشان ادامه دادند: عمل صالح این است که امکانات و تسهیلات ازدواج را برای جوانانی که در معذوریت هستند فراهم کنید، به عنوان مثال ببینید که اگر جوانانی از توانایی مالی کمی برخوردار هستند آنان را یاری کنید.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با بیان این که عمل صالح فراوانی در اطرافمان وجود دارد اما از آن ها غافل هستیم، یکی از این اعمال را ایجاد اشتغال برای جوانان دانستند و خاطر نشان کردند: بیکاری منشا مفاسد فراوانی است و عمده این انحرافات و یا پرونده های دادگستری مولود بیکاری است که اعمال صالح می تواند درمانی شایسته برای این معضل اجتماعی باشد.
ایشان با اشاره به سه رکن اصلی در درمان بیکاری بیان کردند: رکن اول جوانان هستند که بیان می کنند فلان کار در شان ما نیست، امروز سوال ما از آنان این است که اگر این کارها در شان شما نیست پس چرا امیرمومنان (علیه السلام) کشاورزی و باغبانی می کردند.
ایشان یکی از مهمترین عوامل بیکاری را طرز تفکر نادرست و اشتباه برخی جوانان دانست که عده ای خیال می کنند کار شایسته آنان نیست و با انتقاد از وضعیت اشتغال امروز جامعه، از جوانان خواستند تا با همت و توان به دنبال کار و فعالیت باشند.
معظم له در ادامه با انتقاد از سرمایه دارانی که اموال و سرمایه های خود را در بانک ها خارجی گذاشته و از خدمت اشتغال و تولید کار برای جوانان جامعه خارج کرده اند، ابراز کردند: قرآن کریم اینان را تهدید شدیدی کرده آن طور که می گوید کسانی که سرمایه دارند اما آن را در خدمت تولید کار برای جوانان قرار نمی دهند عذابی سخت و مهلک در انتظارشان است.
ایشان با بیان این که روز قیامت این سرمایه های بی حاصل را تبدیل به سکه کرده، در آتش جهنم داغ می کنند و بر پیشانی و پهلوی اینان می گذارند، اظهار کردند: در روز معاد به اینان می گویند اینان سرمایه هایی بود که از گردش به بهانه اینکه قرار دادن آن در مسیر تولید هزینه و مشکلات دارد خارج کردید.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، رکن سوم را دولت دانستند که متولی تولید کار است و با بیان این که باید دولت هزینه های اضافی را حذف کرده و با همه توان در شرایط فعلی دغدغه اش رونق اقتصادی باشد، از دریافت یارانه های بی دلیل ثروتمندان انتقاد و تصریح کردند: بارها به مسؤولان گفته ام که شجاعت به خرج دهید، تصمیم بگیرید و این معضل یارانه ثروتمندان را حل کنید.
ایشان با بیان این که این یارانه تنها سهم مستحقین واقعی جامعه است و نباید این سرمایه های هنگفت از بیت المال به دست آنانی برسد که به این پول نیازی ندارند، بیان کردند: بنا بود با این یارانه چرخ های اقتصادی کشور به راه بیافتد اما متاسفانه امروز بر خلاف این جلوی تولید کار گرفته شده است.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با بیان این که در خصوص یارانه ها بارها به مسؤولان بیان کرده ام تا جلوی بی قانونی آن گرفته شود، حل مشکل یارانه ها را نیازمند شجاعت مسئولین و عزم جدی آنان دانستند و اظهار کردند: دلیلی ندارد بیت المال خرج متمکنین شود.
وی با بیان این که رسالت دولت این است تا جلوی بانک های افسار گسیخته را بگیرد، یادآور شدند: امروز به من گزارشی رسیده که عده ای کارخانه راه انداخته اند و سودشان ده درصد است؛ اما بانک از آنها سی درصد سود می گیرند که این طرز از برخورد بانک ها عامل ورشکستگی و تعطیلی کارخانه می شود و باید این وضعیت اصلاح شود.
ایشان در ادامه با بیان این که باید برابر قاچاق کالا گرفته شود تا چرخ های اقتصاد به گردش در بیاید، از ورود ده ها کامیون جنس قاچاق به کشور انتقاد و آن را خطری بزرگ برای کشور دانستند و گفتند: جوانان و دولتمردان دست به دست هم دهند و با همتی جهادی تولید کار داشته باشند و بدانند تا تولید کاری نباشد خانه و کاشانه برای جوانان فراهم نمی شود.
وی با اشاره به عمل صالح دیگری یعنی اصلاح ذات البین، آن را سفارش شده انبیا و ائمه معصومین علیهم السلام دانستند و به زوج های جوان توصیه کردند تا اختلافات خود را در محیط خانواده حل کنند و نگذارند به فضای دادگستری کشیده شود.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی با بیان این که ریش سفید های جامعه در اصلاح ذات البین نقش اساسی دارند و نباید از این رسالت خود غفلت کنند، خاطر نشان کردند: وجود مقدس رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در بیانی فرمودند که آنچه از نماز و روزه که ستون دین و عامل معراج مومن است ارزش برتر و بیش تری دارد اصلاح ذات البین بوده و اختلافات عامل نابودی جامعه می باشد.
ایشان با انتقاد از آمار پایین ازدواج و رقم بالای طلاق در کشور، این را دو معیار جامعه بیمار دانست و با بیان این که هر کس می تواند اصلاح ذات البین کند باید بشتابد و از مشکلات آن نهراسد، بیان کردند: اگر اصلاح ذات البین دردسری دارد آن را به جان بخرید چراکه این مشکلات عبادت و ضامن نجات جامعه از مشکلات است. هر کس بین مردم را اصلاح کند بین خود و خداوند متعال را اصلاح کرده است.
ایشان با اشاره به یکی دیگر از اعمال صالح در راه خدا یعنی مبارزه با فساد به خصوص در فضای مجازی، با بیان این که این شبکه های اجتماعی امروز بلایی عظیم است که به جان مردم افتاده، اظهار کردند: متاسفانه امروز این ابزار اثرگذار به جای اینکه در خدمت علم و دانش باشد در مسیر فساد و تباهی قرار گرفته است.
ایشان با بیان این که بسیاری از طلاق ها، بخشی از دزدی و سرقت ها و یا مفاسد دیگر مربوط به همین فضای مجازی است، ابراز کردند: شما باید کاری کنید که جوانانتان آلوده فساد به این فضا نشوند چراکه گاه سرنوشتشان را تغییر می دهد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی با بیان این که برای ما نقل کرده اند در خارج از کشور فضای مجازی بخش هایی پیدا کرده و هر کس در هر رده سنی به بخشی از این فضا احاطه دارد، از قرار دادن همه بخش های فضای مجازی در همه رده های سنی در ایران اسلامی انتقاد کردند و از مسؤولان خواستند تا به این موضوع رسیدگی کنند.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به وضعیت مناطق آسیب دیده از سیل و زلزله به خصوص در اطراف شهر مشهد اشاره کرد و با بیان این که یکی از مهمترین اعمال صالح سفارش شده تسریع رسیدگی به وضعیت این مناطق است، گفتند: وقتی اتفاقی همچون سیل و زلزله رخ می دهد رسانه ها تا یک ماه آن را برجسته می کنند اما سپس فراموش می شود.
ایشان با انتقاد از عدم اطلاع مردم نسبت به آنچه برای صاحبان مجتمع تجاری پلاسکو اتفاق افتاد، بیان کردند: امروز مردم ما نمی دانند که چندین هزار نفر مشغول به کار در این مرکز چه سرنوشتی دارند.
ایشان در ادامه ابراز امیدواری کردند تا وضعیت چنین اتفاقاتی در کشور فراموش نشود و از دولت و خیرین خواستند تا با تعامل با یکدیگر هرچه سریعتر به وضعیت این مناطق رسیدگی شود و در راه رفع مشکلات آنان پیشقدم شوند.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی با بیان این که البته در مسیر حل مشکلات مختلفی که در این مناطق برقرار است کار فردی جواب نمی دهد بلکه باید گروه هایی در این راستا فعال شوند و از تلاش و ممارست خود دریغ نکنند، اظهار کردند: امیدوارم مجموعه ای در راستای خدمت رسانی هرچه سریعتر به این مناطق تشکیل شوند و با همت جهادی خود مشکلات را مرتفع کنند.
ایشان در پایان تغییر و تحول روحی را از آثار زیارت ثامن الحجج علیه السلام دانستند و با بیان این که اگر تغییر روحی پیدا نکردید بدانید زیارت شما پذیرفته نشده، از همه مردم خواستند تا با قلبی پاک و با استغفار و توبه به بارگاه منور رضوی مشرف شوند و اظهار کردند: همه همت خود را در راستای خدمت به مردم بگذارید و پیوسته امر به معروف و نهی از منکر کنید؛ اینگونه تحول روحی در شما پیدا می شود و از این بارگاه که کانون لطف خداست، دست خالی باز نمی گردید.

----------------------------------------------

دیدارها
حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی
آیت الله سید محمد تقی مدرسی
آیت الله سید احمد علم الهدی
آیت الله مصطفی اشرفی شاهرودی
آیت الله صافی گلپایگانی
مدیرکل و کارکنان صدا و سیمای خراسان رضوی
اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء توسط معظّم له در حرم مطهر رضوی
طلاب حوزه علمیه خراسان

----------------------------------------------

مواضع دفتر
پس از انتشار شایعاتی پیرامون معظّم له سه عنوان تکذیبیه از سوی دفتر ایشان منتشر شد

١- اخیرا دوباره داستان دروغین رابطه دامادی تاجر به نام مدلّل با حضرتآیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته) در بعضی از سایت ها آمده است!
مکرر از معظم له شنیده ایم که هرگز نامبرده را ندیده و نمی شناسم و هیچگونه رابطه ای با ما نداشته و ندارد. اما آنها که نه ایمان دارند و نه وجدان، از تکرار دروغ های خود ابا ندارند.
سپس در ادامه، اضافه کرده اند که کار این افراد، مانند وهابیت است که بارها با دلایل مختلف اثبات کرده ایم که شیعه قائل به تحریف نبوده و نیست و در کتب تفسیری و علوم اصول و ... همه این دلائل را آورده ایم، اما همه این دلائل را می شنوند و دوباره می گویند که چرا شیعه قائل به تحریف است!

٢- اخیرا دروغ بزرگ تازه ای از صدای آمریکا که دشمنی آنها نسبت به اسلام و ایران و مراجع بزرگ دینی بر کسی مخفی نیست دربارۀ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدّظله) پخش شده است.
آنچه بر ما مسلم شده این است که گروهی در خارج و بعضی در داخل بجای اتاق فکر اتاق هایی برای جعل و تولید دروغ و تهمت باز کرده اند و هر روز مطلبی را که سرتا پا مجعول و کذب محض و عاری از حقیقت است درست کرده و منتشر می کنند. و به گمان خود می خواهند شخصیت ممتاز روحانی و مرجعیت و نفوذ معنوی معظم له را زیر سؤال ببرند که بحمدالله تاکنون کوچک ترین توفیقی در این زمینه پیدا نکرده و نخواهند کرد.
هنگامی که از معظم له در این باره سؤال کردیم گفتند سرتاپا کذب و عاری از حقیقت و حتی یک کلمه درست در آن نیست و سزاوار است هر روز وقت خود را برای تکذیب این دروغ ها تلف نکنیم.
از کسانی که نه ایمان دارند، نه وجدان و نه شرف انتظاری جز این نباید داشت.
خداوند همه را به راه راست هدایت کند.

٣- بعد از نشر خبر سرتاپا دروغين صداى آمريكا كه حتى يك كلمه آن واقعيت نداشت اعلاميه دروغين ديگرى در بعضى از سايتها بنام جمعى از فضلاى حوزه علميه قم منتشر شد كه آن هم سرتاپا دروغ بود و بعد از تحقيق معلوم شد مربوط به بعضى از اطرافيان آقاى نكونام است. آقاى نكونام به سبب مشكلات اخلاقى از سوى دادگاه ويژه محكوم و در زندان است و تصور بعضى از اطرافيان او اين است كه حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(مدّظلّه) اصرار بر مجازات او داشتهاند، در حالى كه بارها گفتهايم اين اشتباه محض است و ايشان دخالتى در اين موضوع نداشته است.
اكنون اينها از هر فرصتى براى هتاكى به معظم له استفاده مىكنند و جالب اينكه ذيل اعلاميه آنها بدون هيچ مناسبتى صحبت از آقاى نكونام آمده و از او با القاب خلافى ياد كرده و عملا خود را معرفى كردهاند. ما به آنها نصيحت مىكنيم كه مصلحت شما اين است كه او را به حال خود رها كنيد و از دفاع از وى خوددارى كنيد كه خداى ناكرده سبب تباهى دنيا و آخرت شما مىشود.
والسلام على من اتبع الهدى

----------------------------------------------

فن آوری
نرم افزار پژوهش یار
جمع آوری مطالب، فیش نگاری و مدیریت فیش ها/یادداشت ها یکی از ابزار های مهم پژوهشی است. این نرم افزار با هدف سهولت فیش برداری و ثبت یادداشت های شخصی به منظور انجام فعالیت های پژوهشی و حتی گردآوری مطالب مرتبط با منبر طلاب طراحی گردیده که دارای امکانات زیر است:
١. ایجاد موضوعات پژوهشی مختلف به تفکیک رنگ به منظور سهولت تشخیص مطالب ذیل هر موضوع با قابلیت حذف و ویرایش موضوعات.
٢. امکان فیلتر نمودن فیش ها (یادداشت ها) بر حسب موضوع و یا به تفکیک نرم افزار ها.
٣. امکان تهیه پیشتیبان و بازیابی اطلاعات فیش نگاری شده از فهرست موضوعات و فیش های درج شده به منظور اشتراک گذاری با دیگران.
٤. امکان انتخاب مطلب به صورت مستقیم، از نرم افزار های تولیدی پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی مکارمشیرازی (مد ظله العالی) با توجه به غنای محتوایی نرم افزارها در زمینه علوم و معارف اسلامی با قابلیت درج حاشیه بر مطالب انتخاب شده.
٥. امکان درج مطالب انتخاب شده از سایر نرم افزارها یا صفحات مرورگر سایت ها، در نرم افزار پژوهشیار با قابلیت درج عنوان و انتصاب مطلب به موضوعات پژوهشی موجود.
٦. امکان درج فیش های مستقل از داخل نرم افزار و انتصاب آن به موضوعات پژوهشی.
٧. امکان مرتب سازی فیش های ذیل یک موضوع بر اساس آخرین تاریخ ویرایش / ایجاد و یا بر اساس حروف الفبای عناوین فیش ها به صورت صعودی و نزولی.

----------------------------------------------

یادداشت
شکوه گفتمان مقاومت اسلامی از منظر معظم له

لزوم وحدت صفوف مسلمين و مقاومت و پايمردى در مقابل دشمن و صبر و شكيبايى در مقابل مشكلات و آزمايشهاى مختلف الهى و ذكر خداوند در هر حال، از جمله مهمترین مسائل در آموزه های اسلامی است لذا براى پيشبرد هر گونه هدفى از اهداف ايمان اعمّ از هدفهاى تربيتى، اجتماعى، انسانى، علمى، فرهنگى و سياسى، مقاومت و استقامت شرط نخستين است. زیرا «حركت» و «مقاومت» هنگامى كه دست به دست هم دهند عامل اصلى هرگونه پيروزى خواهند شد.
اینگونه است که وقتی بتپرستان ميخواستند با تهديد حضرت ابراهيم(علیه السلام)، مردم را از دين الهي بازدارند، لیکن آن حضرت در برابر آنها مقاومت و ايستادگي كرد.هم چنین حضرت ابراهيم(علیه السلام) با اين كه به سنگسار تهديد شده بود، ولي اين تهديدها در اهداف و برنامههاي وي خللي ايجاد نكرد؛ عصباني نشدن در برابر افراد لجوج،و نترسيدن از تهديدها ازجمله پیام های مقاومت حضرت ابراهيم علیه السلام در برابر بت پرستان است.
لذا شاهدیم بعد از گذشت ٣٩ سال از پیروزی انقلاب اسلامی؛ اگرچه طوفانها و دشمني های زيادی بوده است که در اين منطقه يک قدرت مستقل پيدا نشود تا مانع غارتگری های آنها نشود، ولی بحمد الله اکنون نظام اسلامی با گفتمان متعالی مقاومت، باصلابت و مقتدر بر سرجای خود ايستاده است.

حماسه حسینی؛ پیام راهبردی مقاومت اسلامی
مسأله قيام خونين امام حسين عليه السلام امروز براى ما شيعيان به صورت يك الگو و برنامه جهت مقاومت در برابر هر گونه استبداد و زورگويى و ظلم و ستم درآمده و شعارهاى «هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّة؛ ما هرگز تن به ذلّت نمى دهيم»، «وَ انَّ الْحَياةَ عَقيدَة وَ جَهاد؛ حقيقت زندگى ايمان و جهاد است» كه برگرفته از تاريخ خونبار كربلاست هميشه به ما كمك كرده است كه در مقابل حكومت هاى ظالم بايستيم و با اقتدا به سالار شهيدان حسين و يارانش، شرّ ظالمان را برطرف سازيم .
لذا هر چه از عمر قیام عاشورا میگذرد بر هیبت و عظمت آن افزوده شده و یاد و خاطره شهدای این قیام در قلب ما سرزندهتر میشود، این قیام سرمشقی است برای آزادمردانی که در راه احیای ارزشهای الهی دریغ نمیکنند و در مقابل طغیان ظالمان و گردنکشان سدی محکم و استوارند.
همین امر سبب شده است تا ظالمان و کوردلان عالم به خیال خام خود ریشههای این قیام بینظیر را نشانه گرفته و هر ساله با تکرار شبهاتی که دیگر نخنما شدهاند آن را تضعیف میکنند.در حالی که حماسه حسینی ، پیام مقاومت در برابر تهدیدات و فشارهای استکبار را عالم گیر کرده است، اینگونه است که ملت قهرمان ایران ثمره پایمردی و مقاومت خود را در پیروزی در هشت سال دفاع مقدس در سایه خودباوری و امدادهای الهی به دست آورد.
و یا رهبر شيعيان لبنان که بهترين و بيشترين بهره بردارى را از عزادارى امام حسين(علیه السلام) نمود در جلسه بسيار پرشور بيروت كه چند صد هزار نفر در آن شركت داشتند، چنان نطق كوبنده اى كرد و مردم شعار «هيهاة من الذلّة» را سر دادند كه پشت اسرائيل را لرزاند و خودشان تصريح كردند كه اين مجلس و سخنرانى براى آنها گران و سنگين تمام شد، يعنى از عاشوراى امام حسين(عليه السلام) براى داخل و خارج لبنان بهترين استفاده را كرد و به دشمنان خارجى و اسرائيل هشدار داد اين كه مى بينيد لشكرماست و اين معنى خاموش نشدن نهضت امام حسين است و همه جا كربلا و همه روز عاشورا است.
لذا تنها راه ما اين است كه ملّت هاى مسلمان بسيج شده و بر سران سازشكار فرياد بزنند، عدّه مسلمانان در دنيا زياد است وقتى ايران به تنهايى در برابر ابرقدرتها مى ايستد و يا حزب الله به تنهايى در مقابل اسرائيل مى ايستد، همه مسلمانان مى توانند در برابر دشمن بايستندو مقاومت اسلامی را به منصۀ ظهور برسانند.این است رمز پایداری و ماندگاری اسلام عزیز و به راستی همین قیام و مقاومت است که اسلام را در جهان گسترش میدهد.

وحدت؛ نماد شکوفایی مقاومت اسلامی
نباید فراموش نمود پیروزی های جبهه مقاومت دستاورد ارزشمند وحدت است؛ لذا در ماه های اخیر شاهد پیروزی های گوناگونی در سوریه ،عراق، یمن و لبنان...هستیم،اگر وحدت بین شیعه و سنی وجود نداشته باشد و در مقابل آنها دچار جنگ و نزاع باشند پیروزی وجود نخواهد داشت.
خوشبختانه پیروزی مقاومت در لبنان خوب و کامل بوده و رژیم غاصب اسرائیل رو به ضعف می رود و به شدت ضربه خورده است، الحمدلله در سوریه و عراق و یمن نیز پیروزی ها و دستاوردهای بسیار خوبی به دست آمده است که این ها جز به سبب وحدت بین آنها نیست.
با این تفاسیر باید راه های گوناگون برای وحدت بین امت اسلامی اجرا شود، به عنوان نمونه باید ارتباطات و مشاهدات میان شیعه و اهل سنت تقویت شود تا همگان بدانند اتهاماتی که از سوی دشمن نسبت داده می شود با آنچه واقعیت دارد متفاوت است.
هم چنین گسترش روز افزون همکاری در جهان اسلام فرصتی برای تقویت بیشتر وحدت است و امیدواریم که پیروزی کامل بر رژیم غاصب اسرائیل و جریانات تروریستی تکفیری حاصل شود که علامات این پیروزی روز به روز بیشتر ظاهر می شود.

تکریم خانواده های شهدا و ایثارگران زمینه ساز ترویج فرهنگ مقاومت
بدیهی است تکریم خانواده های شهدا و ایثارگران سرمایه ای بزرگ است که فرهنگ مقاومت و ایستادگی را در جامعه زنده می کند.
این فضیلت مهم از هزار و ٤٠٠ سال پیش و در جریان جنگ های صدر اسلام و در ادامه آن واقعه کربلا به عنوان یک میراث ارزشمند به ما رسیده است و ما پدید آورنده آن نبودیم.
لیکن انقلاب اسلامی با ترویج فرهنگ مقاومت، ایثار و شهادت از ابتدا تاکنون در مقابل همه دشمنان از جمله صدام که سلاح و اطلاعات کافی در اختیار داشت ایستادگی کرد و در سال های اخیر با مقاومت بی بدیل جوانان ایرانی مدافع حرم در سوریه و عراق پس از ٣٩ سال روز به روز هم قوی تر و مستحکم تر می شود.
در این بین اهمیت تکریم خانواده شهدا و حفظ فرهنگ ایثار مقاومت و شهادت بسیار ضروری است زیرا کسانی که در زمان جنگ نبودند باید ببینند که مسئولان و مردم به خانواده های ایثارگران و شهیدان توجه دارند و بسیاری از مراکز کشور به اسم شهیدان نامگذاری شده است.
لذا تکریم از خانواده های شهدا، هم تشکر از زحمات آنها در جهت حفظ اسلام و انقلاب است و هم سرمایه ای است که با گسترش فرهنگ مقاومت و به تبع آن شهادت طلبی، کشور را در مقابل تهدیدات احتمالی دشمنان بیمه می کند.
از این رو نباید فراموش کرد که ما هم اکنون بر سر سفره شهدای انقلاب اسلامی به ویژه شهدای مدافع حرم نشسته ایم و به خاطر ایثارگری های شهیدان زندگی قدرتمندانه و سعادتمندانه داریم، حال اگر توجه به خانواده های شهیدان و ایثارگران کم شود، فرهنگ مقاومت در جامعه جایگاه خود را از دست خواهد داد و دیگر کسی حاضر نیست برای دفاع از ارزش ها وارد میدان جنگ شود.
آری ما مدیون و مرهون شهیدان هستیم و اگر به وظیفه خود در تکریم خانواده های شهیدان و ایثارگران عمل کنیم، همیشه افراد بسیاری را برای دفاع از کشور و ارزش های اسلام و انقلاب خواهیم داشت.

مقاومت در برابر تحریم ها؛ رمز غلبه بر مشکلات اقتصادی
بدیهی است دشمنان برای غلبه بر نظام اسلامی دست به هر توطئهای میزنند، لذا امروز استکبار جهانی انواع تحریمها و محدودیتها را در مورد ایران در نظر گرفته تا جلوی مسیر پیشرفت کشور را بگیرد، توطئه های قدرت های غربی در حالی است که استکبار جهانی چهره حقوق بشری و دفاع از انسانها را به خود میگیرد اما در عمل به گونهای دیگر با مردم جهان رفتار میکند، به نحوی که باید گفت بیرحمترین افراد جهان ،سیاستمداران غربی هستند، زیرا وقتی دو کشور با هم جنگ دارند بیماران آنها مصون هستند اما استکبار جهانی در جنگ اقتصادی خود با ایران جلوی واردات دارو را هم میگیرد البته خوشبختانه همه مردم دنیا چهره واقعی آنها را میدانند .
لذا دشمنان ما که اینگونه برنامهها را تعقیب میکنند نه تابع شرعی از شرایع آسمانی می باشند و نه قانونی از قوانین انسانی. آنها طرفدار زور و ظلمند و باید در مقابل بسیارهخواهی آنها ایستادگی کرد .
حال با این تفاسیر مقاومت رمز غلبه بر مشکلات اقتصادی و توطئه دشمنان است، همانگونه که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) سه سال در شعب ابی طالب محاصره اقتصادی و اجتماعی بودند اما با مقاومت به پیروزی رسیدند. در این بین باید از حضرت خدیجه(سلام الله علیها) الگو گیری شود تا اگر مملکت مان در فشار های نظامی و اقتصادی قرار گرفت، مانند این بانوی بزرگوار مقاومت داشته باشیم.
از این رو مسئولان باید با همدلی، اتحاد و پرهیز از اقدامات بدون مشورت، اقدام کنند؛ دولتمردان بایددست به دست هم داده و بر اساس تدبیر کارها را انجام میدهند تا این توطئه دشمنان هم خنثی شود.
امروز مسلمانان بیدار شده و میخواهند عقبماندگی خود را در پرتو بیداری اسلامی جبران کنند لذا ملت ایران نیز باید با ساده زیستی و اجتناب از تجمل گرایی و مصرف زدگی از سد تحریم ها عبور کند؛ برای تحقق این مهم باید روحیه مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن را روز به روز در خود و جامعه تقویت کنیم، از آن جهت که عقب نشینی دشمن در عرصه های مختلف ثمره مقاومت و ایستادگی است.

سوریه؛ نقطه استراتژیک مقاومت
بی شک هدف دشمنان، ساقط کردن حکومت سوریه و تجزیه این کشور است آمریکا و غربی ها به صورت مستقیم خود را در افغانستان و عراق درگیر کردند و ضربه آن را خوردند ؛ البته دشمنان در سوریه تنها به دنبال برکناری بشار اسد نیستند بلکه با شکست مقاومت میخواهند به امت اسلام ضربه وارد کنند. آمریکا و متحدانش سعی می کنند علیه محور مقاومت به صورت غیر مستقیم وارد شوند و مسلمانان را به جان هم بیاندازند و دشمنی مسلمانان از اسرائیل را به سوی یکدیگر منحرف سازند.
از این جهت آمریکا و رژیم صهیونیستی جنگ نابرابری را علیه سوریه به راه انداخته اند؛ هدف اصلی استکبار از جنگ علیه سوریه این است که به خیال خود بشار اسد را ساقط کرده و سپس به سراغ حزب الله و بعد از آن عراق رفته و در ادامه به ایران حمله کنند و خاورمیانه را به هرج و مرج بکشند؛لیکن بشار اسد ، ارتش سوریه و جریان مقاومت...شجاعانه نشان دادند که می خواهند جلوی تجزیه کشور و تضعیف مقاومت را بگیرند و قطعا تاریخ از آنها به نیکی یاد خواهد کرد
در این میان این سه کشور و علی الخصوص عربستان ضرر خواهد کرد و آل سعود نیز ساقط می شود؛ امیداوریم و دعا می کنیم که دشمنان در نقشه خود موفق نشوند و امت اسلام هر روز منسجم تر و پیروزتر باشد.

پیروزی جبهۀ مقاومت نزدیک است
خداوند وعده پیروزی را به مجاهدان و مسلمانان داده است و ان شا الله این وعده به زودی محقق می شود، لذاانتظار داریم هر چه زوردتر مردم عراق و سوریه به نحو کامل بر دشمنان خود پیروز شوند؛ البته دشمنان نقشه های خطرناکی دارند، اما همانطور که قرآن فرموده است، «وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ؛ و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چارهجویی کرد؛ و خداوند، بهترین چارهجویان است.»
در این میان شیعه، سنی، کرد و حتی مسیحی در عراق و سوریه باید با هم متحد باشند ؛ در این صورت جلوی افراطیونی که سبب اختلاف می شوند گرفته خواهد شد و پیروزی برای گروه های مقاومت خواهد بود.
علما و مراجع جهان اسلام گروه های وهابی و تکفیری را بیگانه از اسلام می دانند لذا ما نیز با برگزاری کنگره های متعدد ضد تکفیر با حضور سفرای کشورهای اسلامی و علمای شیعی و اهل سنت، تلاش میکنیم اذهان عمومی جهان را نسبت به حقایق آگاه کرده و اسلام واقعی را به جهان معرفی و به جهانیان اعلام کنیم، و بدین وسیله از فریب و گرایش جوانان به این عقاید افراطی جلوگیری کرده و گفتمان مقاومت را در جهان اسلام طنین انداز کنیم.
بدین ترتیب تحقق کامل پیروزی جبهۀ مقاومت اسلامی در مبارزه نظامی با تکفیر در سوریه و عراق و نیز مقابله با این جریان در جبهههای فکری و علمی است .

سخن آخر
در خاتمه باید گفت دستاوردهای مقاومت برای بقای اسلام و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) بی نظیر است ؛ خدا را به خاطر این برکات به دست آمده از جبهۀ مقاومت در لبنان،سوریه و عراق سپاس می گوییم. از خداوند میخواهیم به آنها خیر دهد و بر دشمنان پیروزشان کند و پایدار بدارد تا مایه افتخار اسلام و مسلمانان و خواری دشمنان باشند.
خداوندا! آنها را یاری کن و همه آنها را با تاییدات خاص خود مؤید بدار. آمین یارب العالمین.

----------------------------------------------

یادداشت
واکاوی سبک زندگی رضوی از منظر معظم له

در عصری به سر می بریم که ضرورت پایه ریزی سبک زندگی صحیح  اسلامی به شدت احساس می شود زیرا عادت به تکرار زندگی روزمره شناخت مفهوم واقعی  زندگی را در هاله ای از  ابهام و سرگردانی قرار است لذا برای برون رفت از این بحران اجتماعی باید  الگو پذیر باشیم و از آموزه های اسلامی به ویژه سبک زندگی حضرت رضا (علیه السلام) الگو بگیریم، تا در در دنيا و آخرت سربلند و در ميدان زندگى پيروز و در سير الى اللّه موفّق باشیم.

برنامه ریزی و مدیریت زمان در سیره رضوی
بی شک پيشرفت و تكامل در شئون مختلف اجتماعى و سبک زندگی اسلامی تنها در سايه برنامه ريزى دقيق و مديريت آگاه، امكان پذير است.در این میان سوء مديريت و بى برنامگى چه در زندگى فردى و چه در زندگى اجتماعى چالش برانگیز است و اگر برنامه ريزى صحيح و حساب شده صورت پذيرد از وقوع بسیاری از بحران ها پيشگيرى مى گردد.
در این زمینه در حدیثی در مورد امام رضا علیه السلام می خوانیم: «كَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَكْتُبَ تَذَكُّرَاتِ حَوَائِجِهِ كَتَبَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَذْكُرُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ يَكْتُبُ مَا يُرِيدُ؛هر گاه كه مي خواست يادداشت نيازهايش را بنويسد، اين گونه مي نوشت: « / بسم الله الرحمن الرحيم / »، اگر خدا خواهد به ياد مي آورم و آنگاه هر چه مي خواست مي نوشت». ،
از این روایت  استفاده می شود که امام هشتم علیه السلام برنامه ی روزانه برای خود تهیه می کرد و کارهایی که می خواست انجام دهد یادداشت می نمود.
البته امام علیه السلام با آن ولایت و صفاتی همانند (عیبة علم الله) و امثال آن نیازی به نوشتن برنامه نداشتند این کار از ایشان به سبب ارائه ی سرمشقی به شیعیانشان بوده است که آنها هم باید در زندگی دارای برنامه دقیق و مدیریت زمان باشند و مطابق آن جلو روند. این مسأله در دوران ایشان رایج نبود ولی امروزه افراد باشخصیت دفترچه ای دارند و در آن برنامه ی روزانه ی خود را تنظیم می کنند. اینگونه است که تمام کسانی که به جایی رسیده اند افرادی بودند که برنامه ی منظمی داشتند. افرادی مانند صاحب جواهر و یا علامه ی مجلسی که کتاب عظیم بحار الانوار را نوشته است با برنامه ی منظمی جلو رفته اند.
لذا برای استفاده از عمر باید برنامه ریزی دقیق داشت، برای کارهای روزمره و حتی برای تفریح سالم، تلاوت قرآن و غیره باید برنامه ریزی داشت. همانگونه که امام رضا علیه السلام برای نظم امور ابتدا نام خدا را می برد و از او مدد می طلبید و بعد امورات و تذکرات که به آن احتیاج داشت را یادداشت می فرمود.
هم چنین  روشن ترین قانون حاکم هستی همین نظام آفرینش است؛ گردش منظم ماه و خورشید و سایر منظومات، بدن انسان و عجائب آن؛ نظام ثابت حركت ماه به دور زمين و حركت زمين به دور خورشيد) كه سبب پيدايش منظم شب و روز سال و ماه و فصول مختلف است، سبب نظم زندگى انسانها و برنامه ريزى براى امور تجارى و صنعتى و كشاورزى است كه اگر اين سير منظم نبودزندگى بشر هرگز نظام نمى يافت.
آری در این جهان پر نظم اگر کسی بی نظم باشد سبک و سیاق زندگی مطلوب و منطقی خود را از دست رفته خواهد دید. بلکه همگان باید زير سايه تعاليم انبيا و اوليا و پيامبران و امامان ، و پس از آنها علما و دانشمندن بوده با يك برنامه ريزى صحيح و مدوّن و دراز مدّت رشد و تعالی را در زندگی اسلامی رقم زنند.

آراستگی در عین ساده زیستی
آراستگى و رسيدگى به ظاهر سر و صورت و استعمال بوى خوش از جمله ويژگى هاى مؤمنان شمرده شده است؛ با آراستگی مى توان روند تكاملى جامعه را تسريع بخشيد و همبستگى اجتماعى و پيوندهاى نوع دوستانه را عميق تر كرد و رشته هاى اخوت و برادرى را ميان همگان تقويت نمود.
اینگونه است که امام رضا عليه السلام مى فرمايد: «الطيب من أخلاق الأنبياء؛ استعمال بوى خوش از اخلاق پيامبران است».،
طبيعى است آن كس كه در عصر ما زندگى مى كند، از شاخصه هاى زندگى مناسب براى او، داشتن لباس مناسب اين عصر است، لذا اگر نتواند لباس مناسب را براى خود تهيه كند، نشانه فقر و عدم توسعه است.لذا در سطح زندگى مناسب، لباس و پوشاك نيز دخالت دارد. لباس مناسب در واقع با هر عصر و زمانى سنجيده مى شود. بدين معنا كه از شاخص هاى زندگى مناسب، داشتن پوشاك متناسب آن عصر و جامعه است.
امام على بن موسى الرضا عليه السلام هنگامى كه از سوى جمعى از دوستانش به وى پيشنهاد مى شود كه لباس زبر و خشن بر تن كند، مى فرمايد: «إنّ أهل الضَّعف من موالىّ يحبّون أن أجلس على اللُّبود، وألبس الخشن، وليس يتحمّل الزّمان ذلك ؛ برخى از دوستان كوته فكر، دوست دارند كه من بر روى نمد بنشينم و جامه زبر و خشن بر تن كنم، در حالى كه زمانه اقتضاى آن را ندارد».،
اين يكى از اصول مشترك در زندگى همه امامان معصوم عليهم السلام بوده كه علاوه بر آراستگى باطن و روح و روان، ظاهرى زيبا، پاكيزه و آراسته داشته اند.
لذا امام رضا عليه السلام مى فرمايد :«مِنْ أَخْلاقِ الأنْبياءِ التَّنَظُّف؛پاكيزه بودن از اخلاق انبياست». زیرا از جمله شرايطى كه براى انبيا ذكر مى كنند اين است كه صفاتى كه باعث تنفّر است در آنها نباشد. همچنين انبيا اخلاقى كه مايه تنفّر است را هم نبايد داشته باشند، به عنوان مثال نبايد تندخو و خشن باشند، چون نقض غرض مى شود، چرا كه خداوند نبى را براى جلب مردم فرستاده است و اگر تندخو باشد مردم از او دورى مى كنند.
از اينجا مى فهميم كه چرا امام رضا(علیه السلام) به عطريّات و وسايل خوش بو اهمّيت مى داد، و مقيّد به نظافت بود، مطابق اين حديث امام عليه السلام يكى از اخلاق انبيا را نظافت معرّفى كرده كه شامل نظافت ظاهرى و باطنى مى شود، يعنى آنها هم نظافت اخلاقى و هم نظافت ظاهرى داشتند.
بعضى خيال مى كنند همين مقدار كه انسان ايمان محكم، و باطنى پاك داشته باشد كافى است، و ظاهر و شكل و قيافه، هرگونه باشد عيبى ندارد، چنين خيالى از نظر اسلام خيال باطل مى باشد، بلكه به عكس بخشى از برنامه ها و دستورهاى اسلام مربوط به نظافت، زيبايى و آراستگى ظاهر، مثل قيافه و لباس و رنگ و بو است، براى روشن شدن اين مطلب، لازم است به بررسى آن از جهت آيات، روايات و سيره بزرگان دين بپردازيم.

دستگيري از نيازمندان در سبک زندگی رضوی
هرگاه مواهب مادّى دنيا ابزارى براى وصول به آخرت و كمك به نيازمندان و حمايت از ضعفا و ترويج و تحكيم پايه هاى حق و عدالت باشد، چيزى بهتر از آن نيست و اگر در مسير گناه و حرص و جمع مال بدون ملاحظه حلال و حرام مصرف گردد چيزى بدتر از آن نيست، آرى اين گونه دنياپرستان مجموعه اى از صفات زشت و رذيله را در درون خود گردآورى مى كنند.
لذا رسيدگى به نيازمندان جامعه از جمله مولفه های کلیدی زندکی حضرت رضا(علیه السلام) مى باشد. آن حضرت هر آنچه را در اختیار دارد در اختيار فقرا و نيازمندان قرار مى دهد. به «مسكين» و «يتيم» و «اسير» كمك مى كند.
به عنوان نمونه در حالات امام على بن موسى الرضا عليه السلام و برخورد محبت آميز او با مردم چنين آمده است: يكى از ياران او مى گويد: من در خدمتش در مجلسى بودم در حالى كه گروه زيادى از مردم اجتماع كرده بودند و از مسائل حلال و حرام سؤال مى كردند، ناگهان مردى قد بلند و گندمگون بر او وارد شد و سلام كرد و گفت من يكى از دوستان شما، و از دوستان پدران و اجدادتان هستم، من از حج مى آيم، زاد و توشه خود را از دست داده ام و چيزى كه مرا به مقصدم برساند ندارم اگر صلاح بدانيد مبلغى به من بدهيد و مرا به شهر خود برسانيد، خداوند به من نعمت داده هنگامى كه به شهرم رسيدم آنچه را كه به من عطا فرموديد آن را از طرف شما انفاق مى كنم، چون من نياز به صدقه ندارم. فرمود بنشين خدا رحمتت كند سپس رو به مردم كرد و با آنها سخن مى گفت (و سؤالاتشان را جواب مى داد) تا پراكنده شدند و من با دو نفر ديگر در خدمتش بوديم، فرمود: اجازه بدهيد من به اندرون خانه بروم، برخاست و داخل اتاق خود شد، سپس برگشت و دست خود را از بالاى در بيرون آورد و صدا زد اين مرد خراسانى كجاست؟ فرمود: اين دويست دينار را بگير و براى هزينه سفرت از آن بهره بردارى كن و به آن تبرّك بجوى و چيزى از طرف من انفاق نكن. و هم اكنون برو كه مرا نبينى و من نيز تو را نبينم. هنگامى كه مرد خراسانى رفت، امام بيرون آمد، يكى از حاضران عرض كرد، فدايت شوم محبت زيادى درباره اين مرد كرديد، چرا خود را از آن پنهان نموديد؟ فرمود: مى ترسيدم آثار ذلّت سؤال، در صورت او ببينم (مى خواستم شرمنده نشود).،

سخاوت در سیرۀ رضوی
بی تردید آزادگان و مؤمنان و آنهايى كه به وعده هاى الهى، دلگرم و مطمئن هستند و آنهايى كه قدرت خدا را بر هرگونه پاداش، باور كرده اند، هرگز هنگام انفاق و سخوات در راه خدا، دستشان نمى لرزد و «بخل» را راه وصول به بى نيازى نمى دانند؛ بلكه تا آنجا كه در توان دارند، به بندگان خدا، جود و بخشش مى كنند و عوض را از كسى مى طلبند كه هم سخاوتمند است و هم از همه چيز آگاه و هم بر همه چيز قادر.
در كتاب «فقه الرضا» آمده است: «ايّاكُمْ وَ البُخْلَ فَانَّهَا عَاهَةٌ لاتَكُونُ في حُرٍّ وَ لا مُؤمِنٍ انَّها خِلافُ الايمانِ؛ از بخل بپرهيزيد؛ زيرا «بخل» آفتى است كه در انسان آزاده و با ايمان هرگز نخواهد بود، «بخل» خلاف ايمان است».،
در این میان اطعام طعام ا يكى از كارهاى برجسته ابرار و عباد اللَّه و صاحبان سخاوت است ، كه در بسيارى از آيات قرآن روى اين معنى تكيه و تاكيد شده است، و نشان مى دهد اين كار در پيشگاه خدا محبوبيت خاصى دارد.واقعیات دنیای امروزی نشان می دهد طبق اخبار منتشره، هر سال ميليونها نفر از گرسنگى مى ميرند، در حالى كه در مناطق ديگر دنيا آن قدر غذاى اضافى به زباله دانها مى ريزند كه حسابى براى آن نيست، اهميت اين دستور اسلامى از يك سو و دورى دنياى امروز از موازين اخلاقى از سوى ديگر روشن مى گردد.
در حديثى آمده است: امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) هنگامى كه مى خواست غذا بخورد دستور مى فرمود سينى بزرگى كنار سفره بگذارند، و از هر غذايى كه در سفره بود از بهترين آنها بر مى داشت و در آن سينى مى گذاشت، سپس دستور مى داد آنها را براى نيازمندان ببرند، بعد اين آيه را تلاوت مى فرمود: فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ؛ ،.. سپس مى افزود، خداوند متعال مى دانست كه همه قادر بر آزاد كردن بردگان نيستند راه ديگرى نيز به سوى بهشتش قرار داد»!،
با تأمل در سیرۀ رضوی باید گفت اطعام باید در جايى كه لازم است و محلّ واقعى اطعام است، صورت گیرد. نه اينكه برخی افراد فقط ثروتمندان و اغنيا را به سفره اطعام دعوت كنند؛ كارى كه موجب اعتراض پيشواى مسلمين حضرت على عليه السلام به استاندارش عثمان بن حنيف شد. طبق اين احتمال غذا دادن به نيازمندان و سير كردن شكم گرسنگان از ويژگيهاى شخص كريم و با سخاوت است. به تعبیر امام مجتبی(علیه السلام)؛ كريم و با سخاوت كسى است كه در منزل خودش سفره غذا را پهن كند كه اين كار باعث بركت و دور كردن بلاها و حوادث ناگوار و بيماريها از منزل صاحب اطعام مى گردد.
لذا نه تنها تك تك مسلمانان نبايد افراد بخيلى باشند، كه جامعه اسلامى نيز نبايد جامعه بخيلى باشد، بلكه بايد متّصف به صفت زيباى سخاوت وجود باشد. البتّه سخاوت منحصر در كمك به فقرا و نيازمندان نيست، بلكه اين كار با ارزش يك نوع آن است. ثروتمندى كه از پول راكد خود در جهت سرمايه گذارى و ايجاد اشتغال سالم براى جوانان بيكار بهره مى جويد نيز به نوعى اهل جود و سخاست. عالمى كه از پاسخ به سؤالات مردم دريغ نمى ورزد و با صبر و حوصله شبهات و مشكلات دينى مردم را حل مى كند، متّصف به صفت سخاوت شده است. شخص با نفوذى كه از نفوذ اجتماعى اش در رفع مشكلات و گرفتاريهاى مردم استفاده مى كند، نيز سخاوت به خرج داده است. خلاصه هر كس كه در حدّ توان به رفع مشكلات ديگران كمك كند، انسان سخاوتمندى است.

آثار و پیامدهای بخل در کلام رضوی
يكى از ياران معروف امام علىّ بن موسى الرضا عليه السلام به نام محمّد بن اسماعيل بن بزيع مى گويد: از آن حضرت شنيدم مى فرمود: «لَايَجْتَمِعُ الْمَالُ الّا بِخِصَالٍ خَمْسٍ بِبُخْلٍ شَدِيدٍ وَ امَلٍ طَوِيلٍ وَ حِرْصٍ غالبٍ وَ قَطِيعَةِ الرَّحِمِ وَ ايثَارِ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ؛ اموال دنيا در يك جا جمع نمى شود، مگر (به كمك) پنج چيز: بخل شديد، آرزوهاى دور و دراز، حرص غالب، قطع رحم و مقدّم داشتن دنيا بر آخرت»!،
بديهى است اگر انسان بخيل نباشد و گرفتار آرزوهاى طولانى نگردد و حرص نورزد و خويشاوندان خود را از اموالش بهره مند سازد و آخرت را بر دنيا از طريق انجام دادن كارهاى خير با اموالش ترجيح دهد، اموال، غالباً انباشته نخواهد شد.
آن گاه امام عليه السلام به نتيجه نهايى اسف انگيز و شوم اين اعمال اشاره كرده مى فرمايد: «اين افراد بر پروردگار خويش (در قيامت) وارد مى شوند در حالى كه غمگينند و افسوس مى خورند كه هم دنيا را از دست داده اند و هم آخرت را و اين زيان آشكارى است».
علامه مجلسى رحمه الله اين كلام شريف را با مقدمه پرمعنايى از آن حضرت در بحارالانوار آورده و مى فرمايد:...؛ (اى مردم!) به دنيا نگاه زاهدانه كنيد، چراكه به زودى ساكنان خود را زائل مى كند و مترفان و ثروتمندان بى درد را ناگهان گرفتار مى سازد، بنابراين فزونى آنچه مايه اعجاب شماست در دنيا شما را نفريبد، زيرا بسيار كم با شما خواهد بود. خداوند رحمت كند كسى را كه فكر مى كند و عبرت مى گيرد و به پشت كردن آنچه از دنيا پشت كرده و حضور آنچه حاضر است نظر مى كند.گويى آنچه در دنيا موجود است به زودى نابود مى شود و آنچه در آخرت است همواره باقى است. (بدانيد) آنچه مى آيد نزديك است به وقوع بپيوندد».
امام عليه السلام حال اين گونه افراد را مصداق خسران مبين دانسته است، زيرا انسان گاه بهره اى مى برد؛ ولى به دنبال آن گرفتار خسارت مهمى مى شود؛ مانند اين كه غذاى بسيار لذيذى مى خورد و به دنبال آن گرفتار بيمارى هايى مى گردد. اين خسران است اما نه خسران مبين. يا اين كه اموال نامشروعى فراهم مى كند و با آن چند صباحى به عيش و نوش مى پردازد؛ ولى عذاب طولانى مدت الهى را براى خود فراهم مى بيند. اين هم ممكن است از نظر ظاهربينان خسران مبين نباشد.
«خسران مبين» جايى است كه از راه نامشروع، اموال و ثروت هايى گردآورى و كاخ هايى بنا مى كند و بى آن كه كمترين بهره اى ببرد، رها كرده به ديار باقى مى شتابد در حالى كه مسئوليت همه گناه آن بر دوش اوست. اين، «خسران مبين» است كه امام عليه السلام آن اشاره فرموده است. از آن جا كه بسيارند كسانى كه به همين سرنوشت گرفتار مى شوند و انسان نمى داند جزء كدامين دسته است، جاى آن دارد كه به هوش آيد و به جبران گذشته بپردازد.

سخن آخر
در خاتمه باید گفت دین بر احیاء این سنتها، ارزشهای اخلاقی و اجتماعی تاکید دارد از همین رو باید مردم و مسؤلان نظام و انقلاب در عمل و رفتار با تأسی از آموزه های رضوی این گونه باشند.
بی شک  شیعه واقعی کسی است  که احیاء گر عملی سنت و سبک، آداب، روش، اخلاق، عدالت و زندگی  رضوی و دیگر امامان معصومین(علیه السلام) در جامعه باشد.

----------------------------------------------

پرونده ویژه
رفتارشناسی رسانه های بیگانه در مواجهه با اسلام از منظر معظم له

در عصری به سر می بریم که دهها و صدها هزار كانال تلويزيونى غربی از طريق ماهواره ها در دسترس است.در این میان دشمنان اسلام از طریق رسانه های شیطانی خود و با راه اندازی جنگ روانی، حیات اسلام را نشانه گرفته اند؛ در سابق گاه یک کتاب علیه اسلام نوشته می شد ولی امروزه هزاران رسانه و شبکه شبانه روز بر ضد اسلام در حال فعالیت هستند به نحوی که می توان ادعا کرد در هیچ زمان تا این حد رسانه ها بر ضد اسلام فعالیت نمی کردند.

توهین به مقدسات اسلامی؛ طرح گستردۀ رسانه های غربی در اسلام ستیزی
در دنیای امروز رسانه های غربی رسماً به مقدسات مسلمین توهین می کنند. متأسفانه مسائل سیاسی سبب شده که اسلام ستیزی در رسانه های خارجی به شدت دنبال شود ؛ این رسانه های استکباری محدوده آزادى را به حدّى گسترش داده اند كه به قلم نويسنده هم حق داده اند كه در راستاى وقاحت ها و زشتي ها هر چه مى خواهد بنويسد، به مقدسات ميليون ها مردم توهين كند و مبارزه بر ضد آن را مبارزه با آزادى تفكّر و انديشه و قلم مى پندارند، مبارزه با سلمان رشدى را مبارزه با آزادى مى دانند.
لذا آنها نه تنها این گونه هتاکی ها را محكوم نمی کنند بلكه خود فيلمى به نام (آخرين وسوسه هاى مسيح) در اهانت به حضرت عیسی(علیه السلام) ساختند كه خدا مى داند چه نسبتهاى نارواى ناموسى و غيرناموسى به اين پيامبر الهى دادند، اين چه آزادى است؟!به راستی اگر چيزى به قيمت نابودى انسانيت و همه ارزش هاى وى تمام شود باز هم در محدوده آزادى است، آيا در محدوده اعلاميه حقوق بشر است كه سازمان حقوق بشر حمايت از چنين آزاديهائى مى كند؟ جواب اين سؤال را به هر آزاده اى وامى گذاريم كه وجدان بهترين قاضى است.

شایعه پراکنی؛ مهمترین ابزار رسانههای غرب در اسلام ستیزی
در عصر کنونی که وسائل ارتباط جمعی زیاد شده است اشاعۀ شایعات به ویژه از طریق رسانه های غربی، شدت یافته است؛ اینگونه است که عدم تقوای رسانه ای در این گونه رسانه ها موج می زند؛ لذا شایعه می سازند و به آن تکیه می کنند و به عنوان یکی از رویکردهای راهبردی در ایجاد جنگ روانی علیه اسلام به کار می گیرند. منافقین هم همین کار را علیه پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله) انجام می دادند، حال آنکه شایعه سازی منافقان و اسلام ستیزان را نباید اشاعه داد و پذیرفت.
بی تردید آن کسی که شایعات دروغین را می سازد و آن کسی که این شایعات را پخش می کند و همچنین افرادی که این شایعات بی پایه و اساس را می پذیرند هر سه شریک در گناه هستند. اینچنین است که در قرآن، شایعه افکنان و شایعه پذیران سخت تهدید شده اند.

اختلاف افکنی میان شیعه و سنی؛ حربۀ رسانه های بیگانه در ازهم گسیختگی امت اسلامی
اهمّيّت اتّحاد در ميان صفوف مسلمين در نظر اسلام به قدرى زياد است كه هرچه باعث اختلاف و پراكندگى است؛ از گناهان كبيره شمرده شده، و آنچه مايه صلح و صفا و اصطلاح ميان مردم است؛ جزء برترين عبادات است. به تعبیر دیگرهر آنچه که به وحدت و آشتى ميان مسلمين كمك كند مطلوب است. و آنچه سبب جدايى و اختلاف مسلمانان گردد، منفور است از این رو حتّى اگر ساختن مسجدى هم چون مسجد ضرار در كنار مسجد ديگر باعث ايجاد تفرقه و اختلاف و شكاف در ميان صفوف مسلمانان گردد، آن مسجد تفرقه انداز، نامقدّس است.
با این اوصاف شاهدیم اخیراً سایت ها و شبکه های ماهواره ای غربی عربی عبری فعالیت هایی را عمدتاً بر ضد شیعه تبلیغ می کنند؛ این شبکه ها که بعضاً از سوی اسرائیل و دول غربی حمایت می شوند ، در قالب اختلاف افکنی میان شیعه و سنی ، اصل اسلام و هسته ی آن را هدف قرار داده اند.
در این میان سم پاشی های رسانه های غربی در تفرقه گرایی میان شیعه و سنی غیر قابل انکار است است . این رسانه های ضد اسلامی با يك سلسله تبليغات مسموم كننده در لباس نصيحت و دلسوزى، تخم تفرقه در ميان مسلمانان بارور می کنند و با استفاده از وضع موجود جهان اسلام تلاش مى كنند آحاد امت اسلامی را نسبت به اسلام بدبين كنند.آری در دنیای امروز رسانه های غربی کشور ها را به جان هم می اندازندو در میان مردم بذر فتنه و فساد را پخش می کنند.

شیعه هراسی و ایران هراسی ؛ دو راهبرد تولیدات رسانه های غربی
از جمله راهبردهای شیطانی تولیدات رسانه های غربی در مواجهه با اسلام ناب عبارت است از اینکه دیگران را از مسئله ای می ترسانند؛ مثلا امروزه به دیگران می گویند که شیعه و ایران اسلامی برای همسایگان تهدید است و خطری برای خاور میانه محسوب می شود. این امر موجب می شود که جنگی نظامی علیه ما به راه بیفتد و هدف آنها نیز این است که دیگران را علیه ما بشورانند.
تأسف آوراست که کشورهای غربی از طریق رسانه های شیطانی خود با شیعه هراسی و ایران هراسی به دنبال دشمن کردن کشورهای همسایه با ما هستند.حال آنکه ایران یک وجب از خاک دیگران را نگرفته و نمی گیرد، اما به قدری سمپاشی رسانه ای از سوی رسانه های بیگانه دنبال می شود که کشورهای اسلامی بر ضد یکدیگر خط و نشان می کشند.
سبقۀ تاریخی این رویکرد رسانه های غربی را باید در اوائل پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی جستجو کرد که در مورد صدور انقلاب، این شائبه و هراس را ایجاد کردند که ایران بعد از پیروزی در انقلاب تصمیم دارد به همسایه ها حمله کند و تا آنجا که بتواند می خواهد از طریق نظامی انقلاب را به همه جا صادر کند.
لیکن امام راحل فرمود: این حرف اشتباه است؛ بلکه مراد ما صادر شدن فرهنگ است. هدف این است که در مطبوعات تهمت و دروغ نباشد، در رسانه ها چیز خلافی وجود نداشته باشد و دولتمردان ما به وعده های خود عمل کنند در این صورت انقلاب خود به خود صادر خواهد شد. زیرا ما با این کار الگویی به دنیا نشان می دهیم و می گوئیم که ما در سایه ی اسلام توانستیم چنین جامعه ای را درست کنیم.
لذا می توان دریافت دولت های غربیها اکنون بیشتر به دنبال پیاده کردن اهداف خود از طریق رسانهها هستند، حال برای انکه بتوانیم در برابر افکار ضد شیعی رسانه های بیگانه به صورت مستقیم و غیر مستقیم ایستادگی کنیم، به همان اندازه که ما نسبت به مسائل نظامی، سیاسی و اقتصادی اهمیت میدهیم باید نسبت به رسانه مهمی مثل صدا و سیما توجه داشته باشیم نه اینکه صدا و سیما گاهی به سبب نداشتن بودجه مالی به برخی از تبلیغات جذب شود که شکل ارزشی ندارد؛ ، این نقیصه تنها به صدا و سیما لطمه نمیزند بلکه اعتماد افکار عمومی را نسبت به اسلام اصیل نیز کم رنگ میکند؛ در حالی که اعتماد مردم مهمترین سرمایه ها است و باید رسانۀ ملی یک دانشگاه بزرگ علمی و ارزشی باشد.

تضعیف فرهنگ دینی و اخلاقی؛ توطئۀ راهبردی رسانههای بیگانه
امروزه تضعیف پایه های مسائل اخلاقی را باید در رسانه های فاسد غربی جستجو کرد که در نهایت موجبات تزلزل اسلام را فراهم خواهد کرد که در این صورت نظام و استقلال ما نیز آسیب پذیر خواهد شد.
لذا مفاسد اخلاقی روز به روز در حال افزایش است. و فعالیت های ضد اسلامی ماهواره ها، سایت ها، رسانه های آلوده غربی و اصرار دشمن برای ترویج بی بند و باری و موارد دیگر این امر را تشدید کرده است به نحوی که این رسانه های معاند را باید فاسد ، مفسد ،مخرّب اخلاق و متلاشى كننده خانواده دانست..
بدیهی است رسانههای غربی علاوه بر اهداف بلند مدت در تضعیف و نابودی اسلام، به دنبال جذب مخاطب به هر قیمتی هستند و در اینباره هیچ قید و شرطی ندارند؛ بلکه برای پیاده کردن سیاستهای مخرب خود در قالب برنامههای مختلف تلاشهای مستمری دارند ، از اینرو انواع سریالهای فاسد دیگر تولیدات ضد فرهنگی و ضد اخلاقی را نمایش میدهند؛ در حقیقت این رسانه های فاسد غربی، عقاید، اخلاق و ایمان مسلمانان را نشانه گرفته و در حال بمباران آن هستند لذا باید در مقابل شبهه های آنها که اغلب نیز تازگی ندارد، آماده مقابله بود.
در این میان صدا و سیما باید بسیار مراقب باشد تا در پخش برنامهها به صورت آگاهانه و ناآگاهانه گرفتار فرهنگ غرب نشود، زیرا فرهنگ ما فرهنگ اسلامی و ارزشی و انسانی است که باید به دنبال بیان این فرهنگ باشیم.
به عنوان نمونه باید از پخش سریالهای یأس آور که تضعیف استحکام خانواده را هدف قرار داده، اجتناب کرد بلکه باید نسبت به این موضوعات توجه ویژهای شود.از سوی دیگر باید از تمام عوامل باز دارنده مانند سرگرمی های سالم و دیگر موارد استفاده کرد.
هم چنین عالمان دینی باید در برابر امواج ضد دینی و ضد اخلاقی رسانه های غربی قیام کنند و با علومی که دارند اسلام را نجات دهند.بی تردید اسلام این ظرفیت را دارد که با تبلیغ معارفش، در هر زمان زنده باشد ولی این کار به مدافعین و مبلغین شایسته احتیاج دارد. علم به این نیست که فرد آن را در سینه نگه دارد و با خود به خاک ببرد. علم برای زنده نگاه داشتن اسلام است. اسلام متشکل از اصول دین، فروع دین و احکام است و هر سه امروزه در معرض خطر است. بنا بر این کسانی که توان دارند باید به تبلیغ بروند وآن رسالت خطیر را انجام دهند.

مرجعیت ستیزی؛ با چاشنی دروغ و اتهام به سبک رسانه های غربی
تهمت، دروغ و تولید فساد در رسانه های بیگانه به دلیل حفظ منافع قدرت های استکباری آزاد بوده و هیچگاه منافع خود را به خاطر حقگویی در حاشیه قرار نمیدهد. لذا امروزه در مورد مرجعیت، شایعه هایی درست می کنند و رسانه های بیگانه نقل می کنند و بعد که تکذیب می شود هرچند آن را نقل می کنند ولی شایعه اثر مخرب خود را می گذارد.
به عنوان نمونه اخیرا دوباره داستان سرایی دروغین یکی از رسانه های ضد اسلامی که سرتاپا کذب و عاری از حقیقت است و حتی یک کلمه درست در آن نیست در رابطه با اینجانب مطرح شده است، و یا داستان دروغین رابطه دامادی تاجر به نام مدلّل با اینجانب در همان رسانه ضد اسلامی مطرح شده است در حالی هرگز نامبرده را ندیده و نمی شناسم و هیچگونه رابطه ای با ما نداشته و ندارد. اما آنها که نه ایمان دارند و نه وجدان، از تکرار دروغ های خود ابا ندارند. کار این افراد، مانند وهابیت است که بارها با دلایل مختلف اثبات کرده ایم که شیعه قائل به تحریف نبوده و نیست و در کتب تفسیری و علوم اصول و ... همه این دلائل را آورده ایم، اما همه این دلائل را می شنوند و دوباره می گویند که چرا شیعه قائل به تحریف است.
با این تفاسیر سزاوار است هر روز وقت خود را برای تکذیب این دروغ ها تلف نکنیم.البته از کسانی که نه ایمان دارند، نه وجدان و نه شرف انتظاری جز این نباید داشت.
بی شک مرجعیت ستیزی رسانه های غربی بدین خاطر است که مرجعیت ، کار به شخص ندارد بلکه نهادی است مردمی که همیشه از زمان غیبت کبری بوده است تا امروز. مرجعیت همواره حامی مردم بوده است و در مسائل سیاسی خدمت کرده است و امروزه هم مرجعیت در مقام حمایت از نظام و رهبری قرار گرفته است و دشمنان هم در صدد تضعیف آن هستند. این نهاد باید باقی باشد چرا که در روزهای مشکل پناهگاه مردم است و همگان باید مراقب این توطئه ها باشیم.

در مقابل رسانه های بیگانه منفعل نباشیم
رسانه ها در دنیای امروزی نقش اصلی را در اطلاع رسانی به مردم به عهده دارند و این نقش در آینده نزدیک گسترده تر نیز خواهد شد.به ویژه انکه در اختیار داشتن رسانه های قدرتمند از سوی دشمنان سبب شده که رسانه برتر همواره در اختیار آنها باشد اما دولتهای اسلامی باید با اتحاد با یکدیگر رسانههایی قوی و غالب بر رسانه های خارجی به وجود آورند.
لذا در مقابل رسانه های بیگانه نباید حالت انفعالی داشت بلکه باید سرمایه گذاری در سالم سازی فضاهای مجازی را مورد توجه قرار داد؛باید دسترسی به آموزه های دینی آسانتر شده و در این زمینه اهتمام جدی داشت؛ به ویژه آموزش و ترویج آموزه های دینی از دوران خردسالی ، که بمباران تبلیغاتی دشمن را بی اثر و فرزندان این مرزو بوم را واکسینه خواهد کرد.

مسئولیت خطیر وزارت ارشاد در مقابله با رسانه های بیگانه
باید مراقب بود و اجازه نداد رسانه های بیگانه عقاید جوانان را مخدوش کرده و اخلاق آنها را بدزدند لذا رسانه های ما وظایف سنگینی در این زمینه برعهده دارند ولی آیا همه آنها وظایف خود را انجام می دهند؟ در این میان وزارت ارشاد وظیفه بسیار سنگینی دارد، اسم آن نیز همراهش است که هم باید ارشاد و هم اسلامی باشد، وظیفه خود را به خوبی انجام میدهد؟ قضاوت در این مسأله را به مردم وا گذار می کنم.
نباید فراموش کرد در جمهورى اسلامى تبليغ و افزايش رسانه ها بسیار مطلوب است لیکن آنچه مهم است اين است كه جهانيان ببينند ايران در سايه اسلام و تشيّع پيشرفت كرده و پيشرو شده است كه اين بهترين تبليغ است لذا ارتقای کیفی رسانه ها و تبليغات رسانه اى ضروری است زیرا مهم عمل است يعنى باید نشان دهيم كه در سايه انقلاب چه بوديم و چه شديم.

سخن آخر؛ تماس گرفتن با رسانه های بیگانه شرعا جایز نیست
بی شک سایتهای خبری بیگانگان آنهایی که خیلی بخواهند درست عمل کنند گزینشی عمل می کنند یعنی هر چه به ضرر باشد می گویند و هرجه منفعت باشد نمی گویند و غالبا هم تحریف می کنند و گاهی اصلا جعل و دروغ درآن هست نگاه کردن به آنها باعث انحراف فکر می شود و سبب می شود انسان وسوسه شود. مصلحت مردم نیست نگاه کردن به آنها بله افرادی هستند در سازماهای اطلاعاتی، انتظامی و وکلای مجلس و امثال اینها می خواهند قضاوت آنها راببینند و بر اساس آنها بتوانند تدبیر امور مملکت کنند برای آنها اشکالی ندارد برای توده مردم مسلما اشکال دارد.
مسلما با توجه به اینکه سایت های بیگانه کارشان شیطنت و ایجاد نفاق در بین مردم و متزلزل ساختن پایه های نظام جمهوری اسلامی و حتی متزلزل ساختن استقلال مملکت وآرامش مردم است بنابراین تماس گرفتن باآنها از این قبیل کمک به ظلم و ستم به هموطنان و شرعاً و قطعا جایز نیست.

پرونده ویژه
سلوک عاشورایی شهدای مدافع حرم از منظر معظم له

بی تردید پويندگان راه فضيلت و سير و سلوك الى اللّه، براى تحكيم پايه هاى فضائل اخلاقى بايد دقيقاً مراقب آثار مثبت و منفى اعمال نيك و بد در روح و جان خود باشند و بدانند هيچ عملى نيست مگر اين كه در دل و جان اثر مى گذارد؛ اگر اعمال پاك و نيك است، روح را به رنگ خود در مى آورد و اگر زشت و آلوده و ناپاك است، آلودگى را به درون روح و جان و اخلاق مى كشاند.در این میان جهاد فى سبيلالله، از جمله مصاديق مهم سیر و سلوک معنوی است که در تلطيف روح وتقويت اراده وسلطه بر هواى نفس تأثير فراوانی دارد.
لذا در حالی که تکفیریها به کشتار مسلمین و غیرمسلمین دامن میزنند و به بدترین صورت ممکن سرها را میبرند و بدنها را میسوزانند. جهاد فی سبیل الله بر همه علاقه مندان به اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) واجب است و باید ریشه های آنها را خشکاند. هم چنین از نظر معنوى و ارزشى نیز سزاوار است كه انسان به استقبال ضربات شمشيرها برود و در بستر، به مرگ طبيعى نميرد زيرا افتخار شهادت، انسان را آماده تحمّل رنجها مى كند.

شهدای مدافع حرم؛الگوی هجرت؛ مجاهدت؛ شهادت
بدیهی جریانهای تکفیری اقلیتی در جهان اسلام هستند که این اقلیت سه خطر را متوجه جهان کرده است، خطر نخست متوجه مسلمانان است که هر روز عدهای بیگناه بهدست این اقلیت قسیالقلب و دور از منطق به خاک و خون کشیده میشوند، آنها به شیعه و سنی هیچکدام رحم نمیکنند. دومین خطر این جریان خطرناک برای جهان اسلام است که چهره اسلام را خدشه دار کرده و این دین را به عنوان دین خشونت و وحشیگری معرفی می کنند، در حالیکه پیامبر اسلام، پیامبر رحمت و مهربانی بود و متاسفانه این اقدامات آنها سبب شده جاذبه اسلام تبدیل به دافعه شود و دشمنان نیز با همین بهانه به اسلام ستیزی دامن میزنند.خطر سوم جریان تکفیری را متوجه جهان بشریت است زیرا آنها با اقدامات خود همه جا را ناامن کرده اند. لذا باید با تکفیری ها مبارزه کنیم. زیرا پايبندی به فرمان خدا و برنامه هاى مذهب نياز به ايثار،هجرت و حتى جهاد و شهادت دارد.
در این میان شهدای مدافع حرم با الگو پذیری از امام حسين عليه السلام که راه هجرت و مبارزه را در پيش گرفت ؛ هجرت ، جهاد و شهادت را به خوبی تعبیر کرده اند و جان خود را در طبق اخلاص گذاشتهاند و در مقابل دشمنان اسلام که قصد ویرانی کشورهای اسلامی و نابودی اسلام ناب را دارند، به پا خاسته و شربت شهادت نوشیدهاند. آن شهدای گرانقدر در ايمان به خدا و روز قيامت و جهاد فى سبيل اللَّه از دیگران سبقت گرفته اندکه به تعبیر قرآن کریم «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ؛كسانى كه ايمان آورده اند و علاوه بر آن، جهت حفظ ايمان خويش و گسترش آن، سختى هجرت را بر خويشتن خريده اند و با مال و جان خويش در راه خداوند و اعتلاى نام و گسترش دين او جهاد نموده اند، درجاتشان در پيشگاه خداوند بالاتر است و چنين افرادى رستگار و پيروز هستند».
این رویش های بی نظیر انقلاب اسلامی در حالی رو به افزایش است که هم اكنون اسلام اصيل عصر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در ميان برخی از مدعیان اسلام گرایی(مروجان اسلام آمریکایی) اصلًا ناياب است!و سازنده ترين مفاهيم همچون «زهد و پارسايى» و «صبر» و «انتظار» و «شهادت» و «شفاعت» و «عبادت» گاهى آنچنان گرفتار تحريف و تفسيرهاى نادرست و وارونه شده كه اسلام راستين از آن وحشت مى كند!از سوی دیگر مفاهیمی همچون هجرت ؛ جهاد و شهادت به دست فراموشى سپرده شده؛ و يا لااقل شكل تاريخى و مخصوص به دوران معيّنى از آغاز اسلام را به خود گرفته است.
آری توحيد اسلامى به انواع شركها آلوده شده؛ و مكتب اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه اسلام اصيل را به حكم «انّى تارك فيكم الثّقلين، كتاب اللّه و عترتى ؛ من در ميان شما دو چيز وا مى گذارم ،كتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم را»،»در خود پرورش مى دهد، در ميان گروه عظيمى از مسلمين كاملًا ناشناخته مانده و با انواع تهمتها، مردم را از آن دور ساخته اند.

شهدای مدافع حرم؛ تبلور عینی فرهنگ عاشورا
حادثه عاشورا با گذشت بیش از ١٣ قرن، سال به سال شکوفاتر و باعظمتتر میشود، این حادثه نه تنها فراموش نمیشود، بلکه هر سال بر عظمت آن نیز افزوده میشود زیرا آنچه به ذات و رضای خداوند متعال مرتبط است، رنگ جاودانی به خود میگیرد.
عاشورا سرمایه عظیم تشیع است که شهیدان کربلا به یادگار گذاشته که باید از آن برای حفظ ارزش های اسلامی استفاده کرد.مردم دنیا از این قدرت ناآگاه هستند ولی وقتی با حوادث روبهرو میشوند با قدرت عاشورا آشنا میشوند.
در این بین باید دانست شعار و هدف «هیهات منا الذله» کهنه نمیشود، عدالت، عزت، آبرو و شخصیت کهنه نمیشود و هر آنچه که با اینها ارتباط داشته باشد، رنگ جاودانگی به خود خواهد گرفت.
اینگونه است که در فرازهای پایانی زیارت عاشورا آرزو میشود که ای کاش ما هم در راه اهلبیت(علیهم السلام) و مانند شهدای کربلا شهید شویم و آنهایی که آرزو داشتند مانند شهدای کربلا باشند باید به شهادت مدافع حرم بنگرند که بيش از پيش عارف به حق شهيدان كربلا و مخصوصاً سالار شهيدان، شدند و از آن در زندگى خود الگو گرفته و بر عزّت و سربلندى و شهامتشان افزوده وحماسه هاى عاشورا در وجودشان شکل گرفته است.
امروزه با وجود این هجمات دشمنان، عرصه کربلا برای عاشقان امام حسین(علیه السلام) در سوریه فراهم شده است، زیرا همه روزها عاشورا است و همه زمینها زمین کربلا است، و مبارزه حق وباطل تمام نمیشود و این قیام تا زمان قیامت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادامه خواهد داشت؛ بنابراین کسانی که آرزوی شهادت میکردند خداوند سفره را برای آنها گسترده کرده است؛ خانوادههای شهدای مدافع حرم باید افتخار کنند که چنین عزیزانی را پرورش دادهاند.

مظلومیت شهدای مدافع حرم؛ تداعی کننده مظلومیت عاشورا
در وهلۀ نخست باید گفت مظلوميّت امام حسين عليه السلام و يارانش در حادثۀ کربلا دارای ابعاد گوناگونى است؛ دعوت كردن امام و بى وفايى نسبت به آن حضرت، كشتن مهمان، بستن آب به روى آن حضرت و ياران و زنان و كودكان اهل بيت او، جنگ نا برابر سى هزار نيروى مجهّز در برابر ٧٢ تن، كشتن كودك شيرخوار، حمله به كودكان و زنان، آتش زدن خيمه ها، تاختن اسب بر پيكر شهدا، سرها را بالاى نيزه بردن، جلوگيرى از دفن پيكر شهيدان، اسارت زنان و كودكان آل پيغمبر صلى الله عليه و آله و گرداندن آنها در شهرهاى مختلف و جهات ديگر مظلوميّت، همه از ويژگى هاى اين حادثه است كه آن را از حوادث مشابه ديگر جدا مى سازد.
در این میان باید اذعان کرد انقلاب اسلامى ايران نیز دستاورد خون هزاران شهيد مظلوم است و شهدای حرم نیز واقعاً مظلوم مضاعف هستند و نباید آنها را فراموش کنیم.
بنابراین همانگونه که شهادت مظلومانه امام حسين عليه السلام و فرزندان پيامبر صلى الله عليه و آله خطّ بطلانى بود بر چهل سال تبليغات مسموم بنى اميّه كه با نيرنگ و فريب، خود را دولت اسلامى جا زده بودند وچهره اسلام واقعى را به مردم نشان داد و نقاب از چهره دروغ گويان اموى برداشت و نامشروع بودن سلطنت آنان را به اثبات رساند. مظلومیت شهدای مدافع حرم به نوبۀ خود ماهیت پلید حامیان اسلام تکفیری و مروجان خشونت و افراطی گری در جهان اسلام را بر ملا خواهد ساخت، لذا کسانی که در زمان دفاع مقدس از انقلاب اسلامی شکست خوردند امروز هم در سوریه،عراق و یمن از جبهه مقاومت اسلامی به رهبری ایران دچار شکست خواهند شد چرا که فرهنگ عاشورا در دل رزمندگان اسلام موج می زند.

صیانت از حریم اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله)؛ مرهون ایثارگری شهدای مدافع حرم
حمایت های همه جانبۀ کشورهای خارجی از گروه های تروریستی تکفیری و توطئه چینی برای تداوم جنگ و درگیری و کشتار مردم مظلوم سوریه نشان می دهد این همان جنگ احزاب است که آمریکا، اسراییل، ترکیه،عربستان سعودی و قطر ...به راه انداخته اند.در حال حاضر کشورهای مختلفی دست به دست هم دادند و میخواهند نظام سوریه و جبهۀ مقاومت را ساقط کنند و اسلام را از بین نابود کنند؛ لیکن در این جنگ احزاب همگی آنها ناکام خواهند شد.
بدیهی است جنایات داعش و دیگر گروه های تروریستی تکفیری به اسلام هراسی دامن میزندلذا باید دست به دست هم داد و ریشه‎اش را سوزاند.
لذا همانگونه که امام حسين عليه السلام در عاشورا در راستای ظاهر ساختن چهره كريه منافقان بنى اميّه و نجات اسلام از چنگال آن تفاله هاى عصر جاهليّت، با تقديم خون خود اين وظيفه بزرگ را انجام داد و درخت نوپاى اسلام را آبيارى كرد، و آن را از نابودى نجات داد. . جوانان عاشق اسلام و اهل بيت(علیهم السلام) در این زمانه با حفظ آمادگی خود و با در خواست مردم و دولت قانونی سوریه به جبهۀ مقاومت پیوسته و با شجاعت و دلیری در مقابل دشمنان اسلام در سوریه پیروزیها و افتخارآفرینی های بزرگی آفریدند. لذا خون پاک شهدای مدافعان حرم،توطئۀ حامیان گروه های تروریستی تکفیری را در تضعیف و نابودی مقاومت در سوریه و نابودی اسلام نقش بر آب کرد. و اگر مدافعان حرم در عرصه دفاع از حرم، حضور نداشتند امروز شاهد تسلط دشمنان بر مناطق مهمی از جهان اسلام و تضعیف اسلام اصیل بودیم.

شهدای مدافع حرم؛ مایۀ عزت نظام اسلامی
شكى نيست كه از اصول اخلاقى در اسلام، غناى نفسانى و عزّت و كرامت روحى به نحو شايسته است؛ انسانى كه به حضرت حق، معرفت شايسته پيدا كند و يقين داشته باشد كه زمام همه امور در دست خدا و وابسته به لطف و رحمت اوست و حول و قوّه و نفع و ضررى جز آنچه از طريق او به انسان مى رسد وجود ندارد و تنها او سبب ساز و سبب سوز است، خويشتن را بى نياز از همه چيز و هر كس، غير از او مى بيند و به غنا و كرامت نفسانى مى رسد كه بالاترين و بهترين بى نيازى است: «خير الغنى غنى النفس».،
حال در نظام زندگى انسانهاى شايسته و با شخصيت، زندگى مادّى و ظاهرى برترين ارزش نيست، همان گونه كه مرگ مادى ضدّ ارزش نمى باشد، بلكه ارزش والا در نظر آزاد مردان با ايمان، در زندگى توأم با عزّت است به همين دليل هر گاه بر سر دو راهى قرار گيرند، شهادت توأم با عزّت و سربلندى را بر زندگى ذليلانه ترجيح مى دهند.
این مولفه منبعث از لحظات پرشكوه در تاريخ كربلا است که راه و رسم زندگى شرافتمندانه و مرگ با عزّت و عظمت را ترسيم مى كند. اين شعار كه « مَوْتٌ في عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياةٍ في ذُلٍ ؛ مرگ با عزّت از زندگى ننگين بهتر است» از مهمترين پيام هاى معرفتی عاشورا است، پيامى كه مى تواند سراسر تاريخ بشر را روشن سازد، و به استعمار و استثمار و بردگى انسانها پايان دهد.
لذا عزّت جامعه اسلامى بر هر چيز مقدّم است و هر بهايى به خاطر آن پرداخته شود بجاست.لذا امام حسين عليه السّلام در حادثه خونين كربلا فرمود: «لا و اللّه لا أعطيكم بيدي إعطاء الذّليل و لا أقرّ لكم اقرار العبيد؛نه، به خدا سوگند دست ذلّت در دست شما نمى گذارم، و همچون بردگان تسليم نمى شوم، (بلكه مى جنگم و سربلند شربت شهادت را مى نوشم!)».
اینچنین است که امنیت،عزت و اقتدار نظام اسلامی در جهان، بی نظیر است، و خوشبختانه مردم در امنیت،عزت و اقتدار کامل به سر می برند، این دستاورد مهم در حالی است که عوامل تهدید بسیاری در منطقه وجود دارد.
اما کیست که نداند عزت و امنیت امروز ایران اسلامی و امت اسلامی، مدیون رشادت هاو مجاهدت های عزتمندانۀ شهدای مدافع حرم است و هزینه امنیت نظام و انقلاب را شهداء و خانواده آنان پرداخته اند.آری شهدای مدافع حرم باعث امنیت، پیروزی، اقتدار و ریشه دار شدن نظام شده و حق آنان این است که یاد آنان را گرامی بداریم.

خون شهدای مدافع حرم ؛ جداکنندۀ حق و باطل
عاشورا يك «حادثه» نبود بلكه يك «جريان تاريخى» بود،جريان مبارزه حق و باطل ، عدالت و ظلم،عاشوراى حسينى درس لازم را براى پيروزى حق بر باطل به طرفداران حق مى دهد ، اين مبارزه در همه اعصار و قرون ادامه دارد که خون پاک شهدای مدافع حرم در عصر کنونی بيانگر اين جهاد پرارزش است.
بی تردید هر قدر قاتلان شهداى راه خدا كثيف تر و جنايتكارتر و بى ايمان تر باشند، مقام والاى شهدا آشكارتر مى گردد. به ویژه آنکه از برخى روايات استفاده مى شود كه در صدر اسلام، وقتى مسلمانان واقعى با مسلمان نماها و منافقان مخلوط شده بودند و تشخيص آنها از همديگر مشكل بود، مسلمانان از همين ميزان و معيار استفاده مى كردند. هر كس علاقمند به حضرت علی (علیه السلام) و محب اهل بیت(علیهم السلام) بود، در زمره مسلمانان واقعى محسوب مى شد و كسانى كه نسبت به آن حضرت كينه و عداوت داشتند، منافق به شمار مى رفتند.
خوشا به حال شهدای مدافعان حرم که از این فرصت در دفاع از حریم و مکتب اهل بیت(علیهم السلام)بهترین بهره را میبرند؛ شهيدان جان بر كفى كهآگاهانه و با اخلاص نيت به سوى ميدان نبرد حق و باطل رفته، و آخرين قطرات خون پاك خود را نثار مى كنند.

سخن آخر
بر ما لازم است هم چون شهدای مظلوم مدافع حرم ، در راستای صیانت از اسلام ناب و عشق به امام حسين (عليه السلام) و دفاع از حریم اهل بيت عليهم السّلام ، به پيشواى بزرگ خود اقتدا كنيم و گامى در جاى گام هاى آن حضرت بگذاريم و در حلقه پيروان او درآييم ؛زمانى كه به زيارت تربت پاك حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) در كربلا مى رويم و محلّ شهادت آن حضرت عليه السلام و ياران پاكبازش را از نزديك مى نگريم احساس كنيم كه ما نيز بايد درهمان مسير و در همان طريق وارد شويم و با يزيديان زمان خود به پيكار برخيزيم و اسلامى را كه آن حضرت براى حفظ آن، خون خود و خون عزيزان و يارانش را فدا كرد زنده نگه داريم و در وجود خود پياده كنيم، حريمش را پاس داريم و در برابر دشمنانى كه در هر عصر و زمانى وجود دارند بايستيم و دفاع كنيم تا مشمول شفاعت آن بزرگوار شويم.نغمه هل من ناصرش را بشنويم و لبيك گويان به ياريش بشتابيم.

----------------------------------------------

مقاله
جاذبه های نماز، برای کودکان
حجت الاسلام حسین الادری

مقدمه
یکی از دغدغه های بسیاری از مادران و پدران محترم، تربیت دینی کودکانشان است. همین امر سبب شده تا به دنبال یک روش موثّر برای جذب کودکانشان نسبت به آموزه های دینی باشند. از سوی دیگر؛ همه والدین می دانند یکی از آموزه های مهمّ دینی که نقش بسیار موثّری در تربیت فرزندانشان دارد، نماز است. لذا به دنبال شیوه های کاربردی برای جذب و علاقه فرزندانشان به نماز می باشند. با توجّه به اینکه اجرای هر برنامه ای باید خالی از افراط و تفریط و رعایت نکات تربیتی باشد، از سوی اهل بیت(علیهم السلام) رهنمود هایی در این باره آمده است که می تواند برای این دسته از والدین بسیار حائز اهمیّت باشد.
دغدغه و حرص این دسته از والدین گرامی در تربیت فرزندانشان بخاطر سفارشی است که در سخنان امام سجاد(علیه السلام) آمده است که: «فان تعلم .... انک مسئول»(١)؛ (فرزندان خود را تربیت نمایید که در برابر آنان مسئولید). امیر المومنین(علیه السلام) نیز می فرماید: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم»(٢)؛ (فرزندانتان را گرامی بدارید و آنان را نیکو تربیت و ادب کنید).
پدر و مادر گرامی نیز در قبال فرزندانشان احساس مسئولیت می کنند و سعی در تربیت آنان دارند. بسیاری از والدین از دوران کودکی به دنبال آموزش نماز به کودکانشان می باشند. چرا که نماز یکی از مهمترین آداب و دستورات اسلامی است و تاثیر بسزایی در هموارسازی راه تربیت فرزندان دارد.

اهمیّت نماز
در آیات قرآن کریم، بیش از ١٢٢ آیه پیرامون نماز وارد شده است که دلالت بر اهمیّت این دستور الهی دارد. همچنین تعبیراتی که در احادیث ائمه(علیهم السلام) در مورد نماز آمده همین مطلب را تایید می کند. گاهی نماز به منزله سر در بدن قرار گرفته، و گاهی اسلام بر پنج پایه تصوّر شده است که یکی از آنها نماز است.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نماز را نور چشم خود می داند،(٣) و یا آن را بسان معشوقه ای توصیف می کند که هم صحبتی با او هر سختی را گوارا می سازد.(٤)
آری نماز فروغ چشمی است که سایر اعضاء با آن مسیر خود را می یابند و میزانی است که همه اعمال با آن سنجیده می شود(٥) و کسی که میزانش را بر ندارد در روز قیامت اعمالش را چگونه محاسبه خواهند کرد؟!(٦)
نماز آن گونه است که، پیامبران الهی نیز به آن سفارش شده اند و از سفارش کنندگان به آن بوده اند. پیشوایان الهی چه در طول حیات پر برکت خود و چه در لحظات واپسین زندگی همواره به نماز عنایت داشته اند.(٧) حضرت ابراهیم(علیه السلام) در جهت اقامه نماز، همسر و کودک خویش را در بیابانی بی آب رها می کند(٨) و با این حال از خداوند تقاضا دارد تا او و فرزندانش را در زمره اقامه کنندگان نماز قرار دهد.(٩) چه سعادتی است اقامه نماز که حضرت عیسی(علیه السلام) می گوید: «وَ اَوْصانِی بِالصَّلوهِ وَ الزَّکوهِ ما دُمْتُ حَیّاً»(١٠)؛ (مادامی که در حیاتم به نماز و زکات توصیه شده ام). حضرت موسی(علیه السلام) نیز مامور به اقامه نماز است.(١١) و لقمان حکیم فرزندش را به اقامه نماز توصیه می کند(١٢) و سرانجام نماز بر همه مومنان نوشته شده است(١٣) تا از این چشمه جوشان بهره گیرند(١٤) و به معراج رسند.(١٥)
پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نیز از سوی خداوند مامور است تا خانواده خویش را به نماز فراخواند و خود نیز بر این امر پایداری کند «وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا»(١٦) چراکه نماز معراج مومن است، و هر کس از عروج باز ماند در سقر زمین گیر خواهد شد «مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَر؟ َقَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»(١٧)

فوائد و آثار نماز خوانی فرزندان
١- گرایش به امور پسندیده
نماز از آنجا که ارتباط با خداوندی است که سرچشمه همه خوبی هاست، فرزندانتان را به کار های پسندیده دعوت می کند. شرایطی که برای نماز بیان شده و نمازگزار باید آن را رعایت کند، به گونه ای طرّاحی شده که او را نا خداگاه به سمت خوبی ها سوق می دهد. مسائلی مثل غصبی نبودن مکان و لباس نمازگزار، وقت شناسی و همراهی او با اجتماع و... از این مواردند. این مسئله به سادگی قابل درک است که نماز تنها نماز نیست بلکه رفتاری آموزشی است که یک مجموعه صفات و افکار پسندیده را در نهان انسان نهادینه می کند. چنانکه مشرکین هنگامی که با حضرت شعیب(علیه السلام) به جدل می پرداختند به این نکته ـ هر چند از روی تمسخر ـ اشاره کرده اند و به او گفتند: «یَا شُعَیْبُ أَصَلاَتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا ما نَشاء»(١٨)؛ (اى شعیب! آیا نمازت به تو دستور مى دهد که آنچه را پدرانمان مى پرستیدند، ترک کنیم؛ یا آنچه را مى خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟!)
٢- دوری از گناه و جرایم
رذائل و رفتارهای ناپسند مصادیق فراوانی دارند. با این حال یکی از آثار مهمّ نماز، محافظت نمازگزار از همه این گناهان است. اگر قرآن می گوید: «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»(١٩) یعنی اینکه نماز شما را از هر آنچه که از مصادیق فحشا و منکر است باز می دارد. البته اگر برخی از نمازگزاران به گناهانی آلوده می شوند بخاطر اینست که به همان میزان به نماز توجّه و عنایت نداشته اند.
دو نکته را باید مورد دقّت قرار دهیم: ١- اینکه هر چه به نماز توجّه و ارزش بیشتری قائل شدیم از گناهان به همان میزان بیشتر دور می شویم. به عنوان نمونه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نماز را عامل دوری از تکبّر می دانند.(٢٠) ٢- اینکه باید مراقب باشیم اگر به هر علّتی گناهان پر رنگ شدند و بر توجّه ما به نماز غلبه کردند به همان میزان، از لذّت و روح نماز ما کاسته خواهد شد. این حالت بسیار خطرناک است به گونه ای که بعضی افراد با آلوده شدن به گناهان، نماز خواندن برایشان بی مفهوم می شود لذا تارک نماز می شوند و روز به روز در گرداب گناهان بیشتر فرو می روند.
٣- آرامش بخش و شجاعت آفرین
هر کسی به فکر آرامش خود و اطرافیانش می باشد. هر پدر و مادر دلسوزی با استرس و اضطراب فرزندش و یا با ترس و دلواپسی او دچار غم و اندوه می شود. قرآن یاد خداوند را آرامش بخش دلها می داند «أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(٢١) و از سوی دیگر نماز را بهترین وسیله برای ذکر و یاد خدا می داند «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی»(٢٢) با این توصیف فرزندان ما اگر اهل نماز و راز و نیاز باشند علاوه بر اینکه دلهایشان مملوّ از آرامش است، طبق بیان قرآن ترس و خوفی نیز به دلشان راه نمی یابد. «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ ... لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»(٢٣)
٤- موفقیّت و احساس کامیابی
هر چند سعادت واقعی مربوط به جهان دیگر است و مومنان نماز خوان طبق قرآن در سوره مومنون به رستگاری و سعادت می رسند امّا این افراد در همین دنیا هم گوی سبقت را از دیگران ربوده اند چراکه آنها از خداوند یاری می طلبند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»(٢٤) و خداوند نیز گفته است که نماز گزاران را تنها نمی گذارد «قالَ اللهُ اِنّی مَعَکُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ»(٢٥) حال اگر فرزندانمان را به نماز خواندن و ارتباط با خداوند آشنا کنیم، او را به منبعی از قدرت و اقتدار که سرشار از اعتماد و امید است رسانده ایم. هرگاه از بدی روزگار و مشکلات پیش رو صدای ناله افرادی بلند شد، آنها با اراده ای مستحکم پیش می روند و در جا نمی زنند. «اِذا مَسَّهُ الشرُّ جَزُوعاً. وَ اِذا مَسهُ الخَیْرٌ مَنوعاً. اِلاّ المُصَلینَ. الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُون»(٢٦)

اصول کلّی جذب کودک به امور دینی
١- محبّت و مهرورزی
محبّت و مهرورزی یکی از اصول تربیتی اسلام است که تاکید فراوانی به آن شده است. شخصی که محبّت و مهر کسی را به دل می نشاند نا خواسته به تقلید از او پرداخته و الگوگیری از رفتار و اخلاق او می کند مانند او لباس می پوشد، مانند او سخن می گوید و از رفتارهای او در موقعیت های متفاوت نسخه برداری می کند. هر چه آن شخص دوست دارد، برایش دوست داشتنی می شود. و هرچه بد می داند، از چشم او می افتد. گاهی اوقات دوستی و محبّت به حدّی می رسد که از شخص، فردی مرید؛ و مطیعِ چشم و گوش بسته می سازد.
خداوند نیز کسانی را که دم از محبّت الهی می زنند، امّا مطیع نیستند را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللهُ»؛ (بگو: اگر خدا را دوست مى دارید، از من پیروى کنید؛ تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد).(٢٧) هرچند نیاز ضروری فرزندان به محبّت و عاطفه را نمی توان انکار کرد، امّا از آثار و پیامدهای محبّت و عاطفه و تاثیرات تربیتی آن نباید غافل شد. به هر حال در اسلام به والدین توصیه شده است تا محبّت خویش را از فرزندانشان دریغ ندارند.
امیر المومنین(علیه السلام) نیز می فرماید: «لیتأسّ صغیرکم بکبیرکم و لیرأف کبیرکم بصغیرکم و لا تکونوا کجفاة الجاهلیة»؛ (کودکتان باید در رفتار خود پیرو بزرگان باشد و بزرگترها، باید نسبت به کودک، رئوف و مهربان باشد. مبادا مانند جفاکاران و ستمگران دوران جاهلیت رفتار کنید).(٢٨) با دقت در سخن حضرت(علیه السلام) رابطه میان اطاعت و پیروی، با رافت و محبّت به روشنی قابل درک است. کوچکتر ها به پیروی از بزرگتر ها توصیه شده اند و بزرگتر ها سفارش به رفتار محبت آمیز با کودکان شده اند. گویا حضرت(علیه السلام) این دو را در گرو یکدیگر می دانند و به عنوان یک رفتار متقابل از سوی کودکان و والدینشان لحاظ می کنند.
امّا در مورد چگونگی محبّت و مهرورزی به کودکان تا حدّی مربوط به فطرت و تا حدّی مربوط به عرف جامعه دارد. در هر صورت معصومین(علیهم السلام) برای ابراز محبت خود نسبت به فرزندانشان از نوازش، بوسیدن و ... بهره می جسته اند.
در مورد پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که: «إذا أَصبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤُوسِ وُلدِهِ وَ وُلدِ وُلدِهِ»؛ (همه روزه صبح، دست محبّت به سر فرزند خود و فرزند فرزندش می کشید).(٢٩) ایشان مسلمانان را به ابراز محبّت و بوسیدن فرزندانشان سفارش می کردند و در مقابل آن حسنه(٣٠) و مقام های بهشتی(٣١) را وعده می دادند. هنگامی که شخصی نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمد و عرض کرد که هیچ کدام از فرزندانش را تاکنون نبوسیده است، ایشان آن مرد را اهل آتش دانست.(٣٢)
بنابراین، باید به فرزندان عشق ورزید و آنها را مورد لطف و مهربانی قرار داد. زیرا «کسی که نسبت به فرزندش محبّت کند مشمول رحمت الهی می شود».(٣٣)
٢- تشویق و ترغیب
در تربیت اسلامی به تشویق و ترغیب توجه ویژه ای شده است و خداوند از این طریق بندگان را به سوی خوبی ها سوق می دهد.
قرآن به شیوه های گوناگونی به تشویق پرداخته است. آیاتی که نعمت های بهشتی را بیان می کنند و آیاتی که از بشارت سخن می گویند، از این دسته آیات می باشند. یکی از اوصاف پیامبران الهی(علیهم السلام) در قرآن «مبشّر»(٣٤) بیان شده است. بشارت هایی در قرآن از جمله «لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ»(٣٥)، «لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ»(٣٦)، «لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ»(٣٧)، «أَجْرٌ کَبِیرٌ»(٣٨)، «لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ»(٣٩)، «سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»(٤٠)، «أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»(٤١) و... ، نمونه هایی از آیات بشارت آمیز قرآن اند که به تشویق بندگان برای انجام کارهای نیک می پردازند.
یکی از راه های جذب فرزندان به سوی آموزه های دینی و نماز، تشویق و ترغیب است. تشویق اگر به گونه ای پسندیده و بجا باشد، بسیار کارساز است. تاثیر تربیتی تشویق، گاهی چنان است که جهت زندگی افراد را دگرگون می سازد. اگر تشویق قبل از انجام عملی پسندیده باشد، موجب شوق و رغبت شخص می شود، و اگر پس از انجام آن عمل باشد؛ سبب تقویت و پایداری این رفتار در او می گردد. لذا والدین محترم می توانند در دو مرحله فرزندانشان را به نماز دعوت کنند. ابتدا آنها را ترغیب به نماز خواندن کنند و در صورت انجام، به تشویق آنها بپردازند. با توجّه به اینکه تشویق فرزندان نوعی توجّه و شخصیت دادن به آنها است، سعی می کنند خود را از کانون توجّه و محبّت والدین دور نسازند. از این طریق به تکرار عمل یا رفتار مورد نظر پرداخته، تا جائیکه جزئی از شخصیّت رفتاری آنها می گردد.
تشویق کودک، می تواند یک تشویق مادّی یا معنوی باشد. پاداش و تشویق مادّی حتّی می تواند با خرید یک شکلات، اسباب بازی، یا یک گردش تفریحی، و بازی و سرگرمی صورت گیرد. البته، هر چند این نوع پاداش ها خوب است، امّا نباید از پاداش های معنوی و روحی نیز غفلت کرد. گاهی یک آفرین و نوازش تاثیر بیشتری دارد. نقل شده است که پسر بچه ای در نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله) عطسه کرد و سپس گفت: «الحمد لله». پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به او فرمود: «بارَکَ اللهُ فِیکَ»؛ (آفرین بر تو باد).(٤٢) همین ابراز محبّت اگر از سوی والدین به فرزند باشد می تواند بهترین پاداش برای آنها تلقّی شود. خداوند نیز به بسیاری از بندگان صالح خود ابراز محبّت می کند. در قرآن آمده است که: «أَحْسِنُوا إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنین»(٤٣)، «فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ»(٤٤)، «اَقْسِطُوَّاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»(٤٥) و « بَلی مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ وَ اتَّقَی فَإِنَّ اللَّهَ یُحِب الْمُتَّقِینَ».(٤٦)
پدر و مادر گرامی نیز باید توجّه داشته باشند که تشویق و پاداش نقش موثّری در تربیت فرزندشان دارد، البته به گونه ای که بداند چرا مورد تشویق واقع شده اند. تشویق باید متناسب با رفتار نیک فرزند باشد، نه بیشتر و نه کمتر از آنچه شایستگی دارد. دوری از افراط و تفریط، و رعایت تعادل نیز از ضروریات تشویق است.
٣- الگوپذیری و اسوه سازی
تقلید و الگوبرداری از رفتار دیگران یکی از جنبه های روانی انسان است که هر انسان ناگزیر برای یادگیری و آموزش از آن بهره می گیرد. عمومیّت و شمول آن در تمام انسان ها سبب شده تا عدّه ای آن را نوعی غریزه و امری فطری در وجود انسان بدانند.(٤٧) فرزند شما تقریبا از دو سالگی در تمام زمینه ها از شما الگوبرداری می کند(٤٨) و برای تقلید و الگوپذیری او نمی توان مرز و محدوده ای مشخّص کرد.
نه تنها شما الگوی رفتاری فرزندتان هستید که اطرافیان نیز می توانند این نقش را ایفا کنند. اقوام، خویشان، عمّه و عمو، خاله و دایی و ...، هر یک به نحوی در شکل گیری شخصیّت فرزندتان نقش دارند. به همین خاطر است که در «روایات انتخاب همسر»(٤٩) آمده است که دقّت کنید؛ با ازدواجتان چه کسی را خاله و دایی فرزندانتان قرار می دهید! چرا که آنها الگوی رفتاری فرزندانتان خواهند شد و در تربیت آنها نقش دارند.
برقراری روابط عاطفی و دوستانه با دیگران نیز در تربیت فرزندان بی اثر نیست. در طیّ این روابط و معاشرت ها، فرزندان هر چه را می بینند و می شنوند عیناً می پذیرد و اجرا کند. بدون اینکه به خوب یا بد بودن آن توجّهی داشته باشد. این پیروی و تبعیّت بی دلیل از دیگران بسیار خطر آفرین است. حضرت ابراهیم(علیه السلام) به قومش فرمود: «هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ»؛ (آیا هنگامی که این بت ها را می خوانید، صدایتان را می شنوند. یا می توانند به شما سود و زیانی برسانند؟) مشرکان گفتند: «قالُوا بَلْ وَجَدْنا آباءَنا کَذالِکَ یَفْعَلُونَ»؛ (ما پدران و مادرانمان را دیدیم که چنین می کردند. (ما نیز از آنها تبعیّت می کنیم)).(٥٠) گاهی تقلید های فرزندان از بزرگانشان اینگونه بی دلیل و بی چون و چرا است که آنها را به انحراف و گمراهی می کشاند.
ما باید در دوستی ها و روابط خانوادگی با دیگران دقّت بیشتری به خرج دهیم. فرزندانمان را به برقراری دوستی با افرادی توصیه یا برحذر داریم. این روش را قرآن به ما آموخته است. چرا که انسان های بد عاقبتی همچون ابولهب(٥١) را منفور افراد می سازد و از سوی دیگر، همه را به الگو گیری از افرادی همچون حضرت ابراهیم(علیه السلام) و حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله) توصیه می کند.
هرچند حسّ الگو پذیری در فرزندان اجتناب ناپذیر است، امّا والدین گرامی نیز نباید از «اسوه سازی» و معرّفی الگوهای مناسب به فرزندانشان کوتاهی کنند.
در قرآن، پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به طور مطلق،(٥٢) و حضرت ابراهیم(علیه السلام) نیز در توحیدگرایی و ستیز با شرک و بت پرستی(٥٣) به عنوان الگو و اسوه معرّفی شده اند. ما نیز باید فرزندانمان را به تبعیّت از سیره معصومین(علیهم السلام) فراخوانیم. علاوه بر این، معرّفی الگوهای عملی و قابل مشاهده برای فرزندان بسیار موثّر است. این امر سبب آسان شدن پذیرش یک رفتار از سوی فرزندان می شود. فراموش نکنید که تنها معصومین(علیهم السلام) می توانند الگوهای کامل و مطلقی برای فرزندانمان باشند. اگر افراد دیگری را نیز برای فرزندانتان الگو قرار می دهید، بهتر است به رفتارهای پسندیده آنها اشاره کنید تا فقط در همان رفتارها به عنوان الگو معرّفی شده باشند.

مراحل اصولی برای جذب کودک به نماز:
هر چند برای تربیت دینی کودکان اصولی کلّی ذکر شده است که رعایت آنها ضروری است، امّا آشنا کردن کودکان به نماز نیاز به رعایت نکات خاصّی دارد که ذکر آنها خالی از لطف نیست. کلّی گویی و عدم ارائه روشی کاربردی و عملی در تربیت کودکان، یکی از مشکلات والدین در مسیر تربیت فرزندان است. این ابهام و کلّی نگری، گاهی به حیرت و سردرگمی والدین یا برداشت شخصی ایشان از روشهای ارائه شده منجر می شود که پیامدهای خوبی را به دنبال ندارد. بنابراین، ارائه روش های کاربردی و زمانبندی شده از ضروریات به نظر می رسد. هر برنامه تربیتی برای نتیجه بخشی ناگزیر سیری را طی می کند. برای علاقه مند کردن کودکان به نماز نیز یک سیر تربیتی لازم است که می توان آن را در مراحل پیش رو ارائه داد:
١- مرحله تعلیمی (آموزشی)
در روایات اسلامی به آموزش نماز به کودکان توجّه و تاکید شده است. امیرالمومنین(علیه السلام) می فرماید: «عَلِّمُوا صِبْیانَکُمُ الصَّلاةَ»؛ (نماز را به فرزندانتان بیاموزید).(٥٤) همچنین امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «فَإِذا تَعَلَّمَ الوُضوءَ وَالصَّلاةَ غَفَرَ اللّه ُ عزّ و جلّ لَهُ و لِوَالِدَیهِ إن شاءَ اللّهُ»؛ (چون فرزندى وضو و نماز را یاد گیرد، خداوند ان شاء الله، پدر و مادر او را مى آمرزد).(٥٥)
در آموزش و تعلیم همواره به چند عامل توجّه ویژه ای می شود: ١- گروه سنّی، ٢- میزان استعداد و سطح توانایی در یادگیری افراد، ٣- علاقه و اختیار افراد و ٤- روش و طریق آموزشی. امروزه با لحاظ این عوامل، برای هر گروه سنّی کتابهای ویژه ای با سبک های متفاوت نوشته می شود. آموزش نماز نیز از این امر مستثنی نیست. توجّه به سنّ، و ارزیابی استعداد افراد کمک زیادی در رسیدن به مقصود می کند. در تعلیم و آموزش دینی به خصوص نماز نیز عواملی مثل سنّ کودک و ... باید مورد لحاظ واقع شوند.
در چه سنّی، فرزند خود را به نماز تشویق کنیم؟ در چه زمانی او را به نماز امر کنیم؟ آموزش نماز در چه سنّی مناسب است؟ آیا با توجّه به مراحل رشد کودک، روش آموزشی نیز دارای مراحل و قابل ارتقا است؟ آیا در روایات اسلامی اشاره روشنی به این مراحل و نحوه زمانبندی آن شده است؟
امام باقر(علیه السلام) در توصیه هایی به والدین، به نکاتی اشاره کرده اند که پاسخ مناسبی برای سوالات فوق است. ایشان می فرمایند: «إذا بَلَغَ الغُلامُ ثَلاثَ سِنینَ، یُقالُ لَهُ : قُل (لا إلهَ إلاَّ اللّه) سَبْعَ مَرّاتٍ . ثُمَّ یُترَکُ حَتّى یَتِمَّ لَهُ ثَلاثُ سِنینَ و سَبعَةُ أشهُرٍ و عِشرونَ یَوما، فَیُقالُ لَهُ : قُل : (مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّه) سَبعَ مَرّاتٍ . و یُترَکُ حَتّى یَتِمَّ لَهُ أربَعُ سِنینَ، ثُمَّ یُقالُ لَهُ قُل : سَبعَ مَرّاتٍ : (صَلَّى اللّه ُ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ). ثُمَّ یُترَکُ حَتّى یَتِمَّ لَهُ خَمسُ سِنینَ ، ثُمَّ یُقالُ لَهُ : أیُّهُما یَمینُکَ و أیَّهُما شِمالُکَ ؟ فَإِذا عَرَفَ ذلِکَ حُوِّلَ وَجهُهُ إلى القِبلَةِ و یُقالُ لَهُ : أسجُد. ثُمَّ یُترَکُ حَتَّى یَتِمَّ لَهُ سَبعُ سِنینَ، فَإِذا تَمَّ لَهُ سَبعُ سِنینَ قیلَ لَهُ : اغسِل وَجهَکَ و کَفّیکَ، فَإِذا غَسَلَهُما قیلَ لَهُ : صَلِّ . ثُمَّ یُترَکُ حَتّى یَتِمَّ لَهُ تِسعُ سِنینَ ، فَإِذا تَمَّت لَهُ عُلِّمَ الوُضوءَ، و ضُرِبَ عَلَیهِ، و اُمِرَ بِالصَّلاةِ، و ضُرِبَ عَلَیها . فَإِذا تَعَلَّمَ الوُضوءَ وَالصَّلاةَ غَفَرَ اللّه ُ عز و ل لَهُ و لِوَالِدَیهِ إن شاءَ اللّه»؛ (چون پسر به سه سالگى رسید، باید به او بگویند: هفت مرتبه بگو (لا إله إلاّ اللّه). سپس، رهایش کنند تا سه سال و هفت ماه و بیست روزِ او کامل شود. سپس باید به او بگویند: هفت مرتبه بگو (محمّد رسول اللّه)؛ و او را رها کنند تا چهار سال او تمام شود. آن گاه باید به او بگویند: هفت مرتبه بگو (صلى اللّه على محمّد وآله). سپس رهایش کنند تا پنج سال او تمام شود. آن گاه از او بپرسند: دست چپ و راستت کدام است؟ اگر شناخت، باید صورتش را به سمت قبله برگردانده، به او بگویند: سجده کن. سپس، رهایش کنند تا هفت سال او تمام شود. پس وقتى هفت سال او تمام شد، باید به او بگویند: صورت و دو دستت را بشوى وقتى آن دو را شُست ، باید به او بگویند: نماز بخوان. سپس، رهایش کنند تا نُه سال او تمام شود. وقتى تمام شد، وضو به او یاد داده شود و بر (ترک) آن، تنبیه گردد و به نماز، امر شود و بر (ترک) آن، تنبیه گردد. وقتى وضو و نماز را فراگرفت، خداوند، او و پدر و مادرش را مى آمرزد؛ إن شاء اللّه!).(٥٦)
امام صادق(علیه السلام) نیز به زمانی برای آموزش نماز اشاره کرده اند. ایشان می فرمایند: «إنّا نَأمُرُ صِبیانَنا بِالصَّلاةِ إذا کانوا بَنی خَمسِ سِنینَ، فَمُروا صِبیانَکُم بِالصَّلاةِ إذا کانوا بَنی سَبعِ سِنینَ، و نَحنُ نَأمُرُ صِبیانَنا بِالصَّومِ إذا کانوا بَنی سَبعِ سِنینَ بِما أطاقوا مِن صِیامِ الیَومِ إن کانَ إلى نِصفِ النَّهارِ أو أکثَرَ مِن ذلِکَ أو أقَلَّ، فَإِذا غَلَبَهُمُ العَطَشُ و الغَرَثُ أفطَروا، حَتّى یَتَعَوَّدُوا الصَّومَ و یُطیقوهُ، فَمُروا صِبیانَکُم إذا کانوا بَنی تِسعِ سِنینَ بِالصَّومِ مَا استَطاعوا مِن صِیامِ الیَومِ، فَإذا غَلَبَهُمُ العَطَشُ أفطَروا»؛ (ما کودکان خود را وقتى پنج ساله اند، به نماز امر مى کنیم؛ ولى شما کودکانتان را وقتى هفت ساله شدند، به نماز امر کنید. ما کودکان خود را وقتى هفت ساله اند، به روزه وامى داریم؛ به اندازه اى که توان دارند، چه تا نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتى تشنگى و گرسنگى بر آنان چیره شد، افطار مى کنند تا این که به روزه، عادت کنند و توان آن را بیابند؛ ولى شما کودکانتان را وقتى نُه ساله شدند، به اندازه اى که توان دارند، به روزه وا دارید و وقتى تشنگى بر آنان چیره شد، افطار کنند).(٥٧)
در دو روایت فوق به نکات بسیار دقیقی اشاره شده است که رعایت آنها کفایت می کند:
١. آموزش نماز باید مرحله به مرحله باشد.
٢. آموزش نماز با مراحلِ آسانی همچون گفتن «لا اله الّا الله» آغاز شود.
٣. آموزش نماز همراه با آموزش آموزه های آن باشد. (رو به قبله بودن و ...)
٤. آموزش نماز تدریجی (طیفی) و قبل از رسیدن به سنّ تکلیف باشد.
٥. آموزش نماز و مراحل آن متناسب با سنّ کودک و در توان او باشد.
آموزش نماز باید همراه با اختیار و علاقه کودک باشد.
٢- مرحله تسهیلی (آسان سازی و انس گیری)
با توجّه به اینکه خداشناسی و خداباوری از امور فطری است،(٥٨) رغبت و تمایل درونی کودکان به شناخت خدا و نمازخواندن طبیعی به نظر می رسد. فطرت پاک خداباوری کودکان، تربیت دینی را آسان و سهل می کند. هم والدین به راحتی می توانند فرزندانشان را با آموزه های دینی آشنا کنند. و هم کودکان، ـ آن را مطابق فطرت خود می یابند و ـ از آن استقبال می کنند.
البته والدین گرامی، باید فرزندانشان را به گونه ای ـ قبل از سنّ تکلیف ـ به نماز وادارند که این رغبت و علاقه، تبدیل به انس و الفت گردد. نماز خواندن باید به صورت یک عادت، ملکه و مونسی برای فرزند گردد. مونسی که مصاحبت با او آسان، و ترک آن دشوار است. امام صادق(علیه السلام) نیز علّت اینکه زودتر (قبل از سنّ تکلیف) باید کودکان را به نماز و روزه امر کرد را همین عادت کردن آنان بیان می کند«حتى یتعودوا»(٥٩) برای عادت دادن فرزند نیز می توان از تشویق بهره برد.
هرچند فرزندان دارای فطرت خداجویی می باشند؛ امّا با این حال، عدّه ای از فرزندان در بزرگسالی تمایل و رغبتی به نماز نشان نمی دهند. علّت اصلی این مساله، مربوط به عوامل محیطی می شود. عواملی که فطرت شخص را از مسیرش منحرف کرده اند.
یکی از لوازم آسان سازی تربیت، سازگاری محیط با نوع تربیت است. اگر فرزند؛ مصادیقی از آنچه به آن امر می شود را در اطراف خود مشاهده کند، پذیرش آن رفتار برایش راحت است. نماز خواندن والدین، اطرافیان، دوستان و آشنایان بسیار کمک کننده هستند. به همین خاطر است که در خانواده هایی که بزرگان، اهل عبادت و نماز اند؛ به ندرت فرزندان به نماز بی توجّهی می کنند.
القائات محیطی، ناخواسته فرزندان را محو محیط می سازند. آنها بدون اینکه فکر کنند، عمل نیک و زشتی را تکرار می کنند. بنابراین، نباید کودکان با محیط های دینی مثل مساجد و مجالس مذهبی بیگانه باشند. والدینی که بین فرزندانشان با این محافل علاقه ای ایجاد می کنند، در مساله تربیت، کمتر به زحمت می افتند.
فرزندانشان نیز پذیرای تربیت دینی هستند.
٣- مرحله بینشی (انگیزه سازی)
خداوند راه هدایت را به بندگان نشان داده است و این بندگان هستند که مسیرشان را انتخاب می کنند. هرکس بخواهد، راه مومنان را در پیش می گیرد و هر کس بخواهد راه کفر را پیشه می کند.(٦٠) ایمان امری قلبی است که با اشتیاق و میل همراه است. اکراه، جایگاهی در ایمان قلبی و پایدار ندارد. خداوند در قرآن می گوید: «أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّى یَکُونُوا مُؤْمِنینَ»(٦١)؛ (آیا تو مردم را به اجبار وا می داری تا ایمان بیاورند؟!).
پدر و مادر گرامی نیز باید زمینه هایی را فراهم کنند تا فرزندانشان با انگیزه و علاقه قلبی به ایمان و نماز رو آورند. زور و اجبار راه به جایی نمی برد. شاید فرزندان از ترس توبیخ و سرزنش والدین یا بوسیله اجبار آنها؛ به نماز بایستند، امّا این نوع تربیت ناپایدار خواهد بود. با گذشت زمان و از بین رفتن زور و اجبار، دیگر نباید انتظار استمرار این رفتار را داشت. بهمین سبب، انگیزه سازی از نکاتی است که والدین گرامی باید به آن عنایت ویژه ای داشته باشند.
هرچند کودکان در سنین پایین تر، از اعمال خود انگیزه ای جز جلب توجّه اطرافیان ندارند؛ امّا با رشد کودک و بالا رفتن فهم او؛ لازم است ـ به همان زبان کودکانه ـ از خداوند، نعمتهای الهی، شکرگزاری و فلسفه نماز خواندن برایش سخن گفت. شاید تشویق در مراحل ابتدایی انگیزه ای برای نماز خواندن فرزند شود امّا با رشد فکری او کفایت نمی کند. علاوه بر این، تشویق تا حدّی برای انگیزه سازی کاربرد دارد. افراط در تشویق، سبب می شود کودک شرطی شده و در صورت نبودن آن، انگیزه ای برای نماز خواندن نداشته باشد.
ایجاد انگیزه برای کودک در مرحله اوّل می تواند باتشویق و ترغیب، با هدیه دادن، مشارکت در برپایی نماز، تمجید در مقابل دیگران و ... باشد.

نتیجه
نماز در آئین مبین اسلام دارای اهمیّت فوق العاده ای است. نماز انسان را از پلیدی ها دور می کند و راه تکامل را برایش هموار می سازد. بخاطر جایگاه رفیعی که نماز دارد، در سیره پیشوایان توصیه شده است تا فرزندانمان را از کودکی به نماز امر کنید. نماز خوان کردن کودکان، یک فرایند تربیتی است که دقّت زیادی را می طلبد. آموزش نماز باید همراه با تشویق و محبّت باشد. با بالاتر رفتن سنّ کودک، پشتیبانی فکری او از لوازم تربیتی می باشد. او باید بداند، چرا نماز می خواند؟ این امر سبب می شود تا تربیت او پایدار باشد. ما برای نماز خوان کردن کودکان رعایت سه امر را پیشنهاد می کنیم:
١- آموزش زبانی و عملی نماز به کودک.
٢- آسان سازی نماز خواندن، با تکرار و به وسیله تشویق و.
٣- پشتیبانی فکری در جهت تقویت خداباوری او.

پی نوشت:
(١). رساله حقوق، امام سجاد، شرح وترجمه: محمد سپهری، ص ١٤٠ ، حق فرزند.
(٢). وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏٢١، ص٤٧٦، ٨٣ باب استحباب تعليم الصبي الكتابة و القرآن سبع سنين و الحلال و الحرام سبع سنين و تعليمه السباحة و الرماية، حدیث ٢٧٦٢٩.
(٣). «قرة عینی فی الصلوة» بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح جمعى از محققان‏، ج‏٧٩، ص١٩٣، باب ١ فضل الصلاة و عقاب تاركها).
(٤). پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله): «افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها، فهولایبالی علی ما اصبح من الدنیا علی عسر ام علی یسر»؛ (بهترین مردم کسی است که عبادت را معشوق خود بداند. با عبادت معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس نماید و خود را برای آن فارغ سازد. آنگاه نگران نخواهد بود که دنیا برای او به سختی بگذرد یا به آسانی). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏٢، ص٨٣، باب العبادة).
(٥). «الصلوه میزان»؛ (نماز وسیله سنجش مردم است) (تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى عبد على بن جمعه، تحقيق: سيد هاشم رسولى محلات، ج‏٢، ص٥، [سورة الأعراف(٧): الآيات ١ الى ١١]).
(٦). قال الصادق(علیه السلام) : «اول ما یحاسب به العبد، الصلاة فان قبلت قبل سائر عمله و اذا ردت رد علیه سائر عمله»؛ (نخستین چیزى که از بنده حسابرسى مى شود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته مى شود.اگر نمازش رد شود، بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد).( وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏٤، ص٣٤، ٨ باب وجوب إتمام الصلاة و إقامتها؛ من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏١، ص٢٠٨، باب فضل الصلاة)
(٧). امام صادق(علیه السلام): «احب الاعمال الی الله (عز وجل) الصلوة و هی اخر وصایا الأنبیاء»؛ (نماز، بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیتهای پیامبران الهی است». الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏٣، ص٢٦٤، باب فضل الصلاة)
(٨). «رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنْ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ» (سوره ابراهیم، آیه ٣٧).
(٩). «ربّ اجعلنی مقیم الصّلوة و من ذریّتی» (سوره ابراهیم، آیه، ٤٠).
(١٠). سوره مریم، آیه ٣١
(١١). خداوند به موسی چنین خطاب میکند: «اقم الصّلوة لذکری» (سوره طه، آیه ١٤).
(١٢). کلامی از لقمان است که به فرزند خود چنین میگوید:«یا بنیّ اقم الصّلوة و امر بالمعروف و انه عن المنکر» (سوره لقمان، آیه ١٧)
(١٣). «إنّ الصّلوة کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتا» (سوره نساء، آیه ١٠٣).
(١٤). پیامبر(صلی الله علیه وآله): «مثل الصوات الخمس کمثل نهرجار عذب علی باب احدکم یغتسل فیه کل یوم خمس مرات فما یبقی ذالک من الدنس»؛ (نمازهای پنج گانه به نهر جاری گوارایی می مانند که بر در خانه هایتان روان است وهر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو می دهید، دیگر هیچ پلیدی باقی نمی ماند). (كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، علاء الدين علي بن حسام الدين المتقي الهندي البرهان فوري، المحقق : بكري حياني - صفوة السقا، ج ۷، ص ۲۹۱، حدیث ۱۸۹۳۱).
(١٥). پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم): «الصلوة معراج المؤمن: نماز معراج مؤمن است» (بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح جمعى از محققان‏، ج‏٨١، ص٢٥٥، باب ١٦ آداب الصلاة . )
(١٦). «وَ أَمر اَهلَکَ بِالصَّلوة وَ اصطَبر عَلَیها». (سوره طه، آیه ١٣٢).
(١٧). سوره مدثّر، ٤٢ ـ ٤٣.
(١٨). سوره هود، آیه ٨٧.
(١٩). سوره عنکبوت، آیه ٤٥.
(٢٠). حضرت فاطمه زهرا(س) :«(جعل الله) الصلاة تنزیها لکم عن الکبر»؛ (خداوند نماز را جهت دوری شما از کبر و خود پسندی مقرر فرمود) (أعيان الشيعة، محسن الأمين، ج‏١، ص٣١٦، خطبة الزهراء(ع) بعد وفاة أبيها ص بمحضر المهاجرين و الأنصار).
(٢١). «اَلا بِذکرِ اللهِ تطمَئِنُّ القلوبُ»؛ (آگاه باشید که تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست) (سوره رعد، آیه ٢٨).
(٢٢). سوره طه، آیه ١٤.
(٢٣). «اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ وَ اَقامُواالصَّلاةَ وَ اتُواالزَّکاةَ لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ»؛ (کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نمازبرپا داشتند و زکات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند) (سوره بقره، آیه ٢٧٧).
(٢٤). « ای کسانی که ایمان آورده اید از صبر و نماز استعانت جوئید که خدا با صابرین است» (سوره بقره، آیه ١٥٣).
(٢٥). «وَ لقَدَ اَخذاللهُ میثاقَ بَنی اِسْرائیلَ وَ بَعَثنا مِنهُمْ اثنیْ عَشَرَ نقیباً وَ قالَ اللهُ اِنّی مَعَکُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ»؛ (و خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند گفت من با شما هستم اگر نماز را بر پا دارید) (سوره مائده، آیه ١٢).
(٢٦). «انسان، حریص و کم طاقت آفریده شده هنگامی که بدی به او رسد بی تابی می کند. و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران می شود. مگر نماز گزاران. آنها که نماز را مرتباً به جا می آورند» (سوره معارج، آیات ١٩ تا ٢٣)
(٢٧). «قل ان کنتم تحبّون الله فاتبعونی یحببکم الله» (سوره آل عمران، آیه ٣١).
(٢٨). نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين‏، محقق / مصحح: للصبحي صالح، ص٢٤٠، خطبه ١٦٦، الحث على التآلف .
(٢٩). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح جمعى از محققان‏، ج‏١٠١، ص٩٩، باب ٢ فضل الأولاد و ثواب تربيتهم و كيفيتها .
(٣٠). رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَسَنَةً»؛ (هر کس فرزند خود را ببوسد خداوند براى او یک حسنه می نویسد). (الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏٦، ص٤٩، باب بر الأولاد؛ عدة الداعي و نجاح الساعي، ص٨٨؛ وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏٢١، ص٤٧٥، ٨٣ باب استحباب تعليم الصبي الكتابة و القرآن سبع سنين و الحلال و الحرام سبع سنين و تعليمه السباحة و الرماية ) و می فرمودند: «القَبّله حَسنَه و الحَسنَه عَشره»؛ (بوسیدن فرزند حسنه است و پاداش هر حسنه ده برابر است). (كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، علاء الدين علي بن حسام الدين المتقي الهندي البرهان فوري، المحقق : بكري حياني - صفوة السقا، ج ١٦، ص٤٤٥، ح ٤٥٣٤٨، الفرع الرابع في العدل بين العطية لهم).
(٣١). رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در روایت دیگری با اشاره به پاداش فراوان اخروی بوسیدن فرزندان می فرمایند: «أَکْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ أَوْلَادِکُمْ فَإِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً فِی الْجَنَّةِ مَسِیرَةَ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ»؛ (فرزندان خود را بسیار ببوسید چرا که برای هر بوسه ای درجه ای در بهشت است و فاصلۀ میان دو درجه پانصد سال می باشد). (روضة الواعظين و بصيرة المتعظين( ط- القديمة)، فتال نيشابورى، محمد بن احمد، ج‏٢، ص٣٦٩، فصل في ذكر حق الولد على الوالد؛ وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏٢١، ص٤٨٥، ٨٩ باب استحباب تقبيل الإنسان ولده على وجه الرحمة).
(٣٢). هنگامی که شخصی به نزد ایشان آمد و به پیامبر(صلی الله علیه وآله) عرض کرد که هیچ یک از فرزندانش را تاکنون نبوسیده است. ایشان او را از اهل آتش دانستند؛ «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِی ص فَقَالَ لَهُ مَا قَبَّلْتُ صَبِیاً قَطُّ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَذَا رَجُلٌ عِنْدَنَا أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ!» (الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏٦، ص٥٠، باب بر الأولاد؛ تهذيب الأحكام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج‏٨، ص١١٣، ٥ باب الحكم في أولاد المطلقات من الرضاع و حكمهم بعده و هم أطفال؛ وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏٢١، ص٤٨٥، ٨٩ باب استحباب تقبيل الإنسان ولده على وجه الرحمة).
(٣٣). امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «انّ الله عزّوجل لیرحم الرّجل (العبد) لشدّة حبّه لولده»؛ (مردی که نسبت به فرزند خود محبّت بسیار دارد، مشمول رحمت مخصوص خداوند است) (مكارم الأخلاق‏، طبرسى، حسن بن فضل‏، ص٢١٩، في فضل الأولاد؛ وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏٢١، ص٤٨٣، ٨٨ باب استحباب بر الإنسان ولده و حبه له و رحمته إياه و الوفاء بوعده).
(٣٤). «وَ رُسُلا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا» (سوره نساء، آیه ١٦٥).
(٣٥). سوره حدید، آیه ١٨.
(٣٦). سوره انشقاق، آیه ٢٥.
(٣٧). سوره مائده، آیه ٩.
(٣٨). سوره حدید، آیه ٧.
(٣٩). سوره رعد، آیه ٢٢.
(٤٠). سوره رعد، آیه ٢٤.
(٤١). سوره اعراف، آیه ٤٢.
(٤٢). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏٢، ص٦٥٥، باب العطاس و التسميت .
(٤٣). سوره بقره، آیه ١٢٥.
(٤٤). سوره آل عمران، آیه ١٥٩.
(٤٥). سوره حجرات، آیه ٩.
(٤٦). سوره آل عمران، آیه ٧٦.
(٤٧). مراجعه کنید به: مقاله اثربخشی تقلید و الگوپذیری در تعلیم و تربیت کودکان. سه شنبه، ۲۴ آذر، ۱۳۸۸ش، روزنامه اطلاعات
(٤٨). مراجعه کنید به: کتاب پرورش دینی کودک، زهرا کریما، ناشر: مرکز پژوهش‏های اسلامی صدا و سیما.
(٤٩). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج‏٥، ص٣٣٢، باب اختيار الزوجة .
(٥٠). سوره شعراء، آیات ٧٢ـ٧٤.
(٥١). «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ» (سوره مسد، آیه ١).
(٥٢). «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثِیراً» (سوره احزاب، آیه ٢١).
(٥٣). «قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ» (سوره ممتحنه، آیه ٤)
(٥٤). جامع أحاديث الشيعة، بروجردى، آقا حسين‏، جمعى از محققان، ج‏٢٦، ص٨٥٠، (٦٢) - باب ما ورد فى تأديب الولد وتعليمه بالحديث والدلالة على ربه واستصلاحه وإكرامه وإحسانه وإسراره وجملة من حقوقه .
(٥٥). وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، ج‏٤، ص٢٠، ٣ باب استحباب أمر الصبيان بالصلاة لست سنين أو سبع و وجوب إلزامهم بها عند البلوغ
(٥٦). مكارم الأخلاق‏، طبرسى، حسن بن فضل‏، ص٢٢٢، في فضل الأولاد .
(٥٧). تهذيب الأحكام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج‏٢، ص٣٨٠، ١٨ باب الصبيان متى يؤمرون بالصلاة ؛ من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏١، ص٢٨٠، باب الحد الذي يؤخذ فيه الصبيان بالصلاة .
(٥٨). «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون»؛ (پس روى خود را با گرایش تمام به حق، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. در آفرینش خدا تغییرى نیست. این است همان دین پایدار ولى بیشتر مردم نمیدانند). (سوره روم، آیه ٣٠)
(٥٩). تهذيب الأحكام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج‏٢، ص٣٨٠، ١٨ باب الصبيان متى يؤمرون بالصلاة ؛ من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏١، ص٢٨٠، باب الحد الذي يؤخذ فيه الصبيان بالصلاة .
(٦٠). «اِنّا هَدیناهُ السَّبیلَ اِمّا شاکراً و اِمّا کفوراً» (سوره انسان، آیه ٣).
(٦١). سوره یونس، آیه ٩٩.

----------------------------------------------

معرفی کتاب
سیری در کتاب« مناسک جامع حج»
اثر آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)
کتاب ارزشمند مناسك جامع حج، احکام و مسائل  مربوط به اعمال حج و عمره مطابق با فتاواى حضرت آيتالله العظمی مكارم شيرازى (مدظله) است كه توسط حجه الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علياننژادى و با بهره گیری  از كتابهايى هم چون  تعليقات على العروة الوثقى، حكم الأضحية في عصرنا، استفتائات كتبى و شفاهى معظم له ،تحقيق و تنظيم شده و به رشتۀ تحریر درآمده است.
اين كتاب جامع همه نظرات و فتاواى معظم له است  و در آن جديدترين فتاواى ايشان مرتبط با حج و عمره بيان شده است. عموم مردم، بهويژه حجاج و  زائران حرم امن الهی مخاطبان اين اثربه شمار می آیند.

ساختار کلی کتاب
كتاب حاضر، از مقدمه محقق آغاز شده و ساختار اصلی و محتوایی آن اثر در شانزده فصل تدوین شده است.
کتاب فاخر «مناسک جامع حج»  در عناوینی همچون :«پیشگفتار؛(سیر تاریخی مناسک جامع)،مقدمه؛(اهمیت حج در اسلام)و(اسرار حج) و فصلهای «حَجّةالاسلام، حج نیابتی، حج مستحبی، حج نذری، حج بذلی، اقسام حج، حج تمتع، میقاتهای إحرام، اعمال عمره تمتع، احکام پس از عمره و قبل از شروع حج ‏» گردآوری شده است.
«تبدیل حج تمتع به إفراد، اعمال حج تمتع، احکام مصدود و محصور، عمره مفرده، مسائل متفرقه حج، حج و عمره کودکان، چهل مسأله مهم و محل ابتلا در حج و عمره و آداب و مستحبات حج و عمره» فصول دیگر این کتاب را شامل می شود.
گفتنی است تلاش معظم له  در اين اثر، برارائۀ پژوهش فقهى غير استدلالى است، هم چنین در اين كتاب نفیس، در مجموع به  هزار و چهارصد مسئله و استفتاى شرعى پاسخ داده شده است.
کتاب حاضر، مستند است و محقق محترم، ارجاعاتش را به صورت پاورقى ذکر کرده است. لذا در برخی از پی نوشت ها، نشانى منابع ذکر شده و نیز  توضيحاتى فقهى بيان شده است؛ همچنين محقق ارجمند، بخش كفارات احرام را بهصورت خلاصه در يك جدول و درسی وچهار بند تنظیم کرده است.

انگیزه تألیف کتاب« مناسک جامع حج»
محقق محترم (حجه الاسلام عليان نژادی) در مقدمه کتاب«مناسک جامع حج» ، در مورد سير تاريخى پيدايش اثر حاضر چنين آورده است: بخشى از نظرات فقهى حضرت آيتالله العظمی مكارم شيرازى پيرامون مناسك و اعمال حج، براى نخستين بار در كتاب «تعليقات على العروة الوثقى» به زبان عربى منتشر شد، سپس به صورت كاملتر و فراگير، بهگونهاى كه عمده احكام حج و عمره را در بر داشت، در كتاب «مناسك حج» معظمله انتشار يافت. در مرحله بعد و به پيشنهاد سازمان حج، معظمله بر مناسك حج امام خمينى(ره) كه از جامعترين مناسك حج به زبان فارسى محسوب مىشود، حاشيه زدند كه ابتدا حواشى مزبور بهصورت مستقل و سپس در پاورقى كتاب مذكور و بههمراه حواشى سه تن از مراجع بزرگ تقليد، آيات عظام خوئى، گلپايگانى و اراكى(ره) چاپ و در اختيار علاقهمندان قرار گرفت. پرسش و پاسخهاى جديدى كه از محضر معظمله شده بود نيز به نام «استفتائات جديد» به علاقهمندان عرضه شد كه بخشى از كتاب مذكور در مورد مسائل مهم حج است. دو موضوع «قربانى» و «رمى جمرات» پس از تحقيقات گسترده و با عرض فتاوا و نظريات جديد، در دو كتاب مستقل به نام «رمى جمرات» و «حكم الأضحية في عصرنا» به زيور طبع آراسته گرديد. پراكندگى فتاواى معظمله در مورد مناسك حج در كتابهاى مذكور، تغيير فتوى در برخى از مسائل و تضاد ظاهرى برخى از مسائل كه در كتابهاى مذكور آمده بود و امور ديگر، سبب تأليف كتاب مستقل حاضر شد كه با مشورت و اشراف ايشان به سامان رسيد.

تبیین اسرار حج در کلام معظم له
مولّف اثر با بيان اينكه حج يكى از اركان مهم اسلام و از بزرگترين فرائض دينى است، به اسرار اين فريضه الهى پرداخته و چنين نگاشته است:«بدون شك ثوابهاى عظيم و فوقالعادهاى كه براى حج در روايات آمده و همچنين كيفرهاى سختى كه براى ترك آن در قرآن مجيد و روايات اسلامى ذكر شده، همه بهخاطر اسرار و فلسفههاى مهمى است كه اين عبادت بزرگ اسلامى دارد. قرآن مجيد در يك جمله كوتاه و بسيار پرمعنا، درباره حج مىفرمايد: «لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ؛(مردم را دعوت به حج كن) تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند»،
لذا معظم له چهار حكمت مهم  را براى اين واجب بزرگ برشمرده است: ١. تربيت نفوس و تهذيب اخلاق و تقويت پايههاى تقوا و خلوص؛ ٢. آثار سياسى (عزت مسلمين و تحكيم پايههاى دين و وحدت كلمه، و مايه قدرت و شوكت در برابر دشمنان و برائت از مشركين جهان)؛ ٣. آثار علمى و فرهنگى (مبادله اطلاعات و دانستنىها در تمام زمينههاى دينى و علمى و آگاهى از وضع همه مسلمين جهان)؛ ٤. فلسفه اقتصادى (افزايش آگاهى و باور به ضرورت استقلال اقتصادى و قطع وابستگى به دشمنان اسلام.

تبعات ترک فریضۀ حج
حج يكى از اركان دين اسلام و از ضروريات آن به شمار مىرود و ترك حج با اقرار به وجوب آن، براى كسانى كه مستطيع هستند، از گناهان كبيره محسوب مىشود و انكار آن، در صورتى كه انكاركننده علم به ضرورى بودن آن داشته باشد، موجب كفر است.

استطاعت در حج چگونه حاصل میشود؟
مولف اثر در تبیین حقیقت مفهوم استطاعت اینگونه می نویسد؛استطاعت به چند چيز حاصل مىگردد: الف)- داشتن زاد و توشه و آنچه مورد نياز او در سفر و به هنگام بازگشت است (استطاعت مالى)؛ ب)- داشتن جواز سفر و نبودن مانعى در راه و عدم خوف بر جان و مال و آبروى خويش (استطاعت طريقى)؛ ج)- داشتن توانايى جسمانى براى انجام اعمال و مناسك حج (استطاعت جسمانى)؛ د)- داشتن وقت كافى براى رسيدن به مكه و انجام اعمال حج (استطاعت زمانى)؛ ه‍)- داشتن مخارج زندگى همسر و فرزند و كسانى كه خرج آنها در طول مدت حج شرعاً يا عرفاً بر او لازم است؛ و)- داشتن مال يا كسب و كار يا شغلى كه بعد از بازگشت بتواند با آن زندگى كند.

اهمیت یادگیری احکام و مناسک حج
معظم له در این اثر، در ضرورت یادگیری احکام دین به ویژه احکام ،آداب و مناسک حج اینچنین می نویسد:«بر هر مكلفى واجب است قرائت نماز خود را ياد بگيرد؛ يعنى حمد و سوره و ساير ذكرهاى نماز را بهطور صحيح بخواند؛ ولى اگر به علت بيسوادى يا علل ديگر، بعد از تلاش لازم نتوانست قرائت را بهطور كامل بخواند، همان مقدار كه مىتواند كافى است و اگر مىتواند ياد بگيرد، اما كوتاهى كند، معصيت نموده است؛ ولى اگر وقت تنگ باشد و فرصت براى ياد گرفتن نباشد، بايد به همان مقدار كه توانايى دارد نمازها و از جمله نماز طواف را بخواند و نايب گرفتن لازم نيست.

تبیین احکام «ذبح و قربانی در حج» از منظر معظم له
در تشریح احکام ذبح و قربانی از منظر معظم له چنین آمده است: پنجمين واجب از واجبات حج و دومين واجب از واجبات منى، قربانى است. بهترين قربانى، شتر و متوسط آن گاو و سادهترين آن گوسفند است و غير از سه حيوان مذكور كفايت نمىكند و تنها بر كسانى واجب است كه حج تمتع بهجا مىآورند و بر غير آنها واجب نيست.
مسلمانان بايد كارى كنند كه گوشتهاى قربانى از بين نرود و مجبور به سوزاندن و دفن كردن آن نباشند؛ زيرا اين كار اسراف و حرام است و ادله قربانى شامل آن نمىشود و چنانچه مستحقينى در منى يافت نشوند، لازم است آن را به ساير بلاد اسلامى ببرند و به فقرا و مؤمنان بدهند و يا پول آن را كنار بگذارند و هنگام بازگشت در محل خود قربانى كنند و يا با دوستان خود هماهنگ كند كه در همان روز بعد از رمى جمره قربانى كنند و هريك از اينها كافى است.
استفاده از وسايل ماشينى براى ذبح حيوانات مانعى ندارد، ولى شرايط ذبح شرعى مانند رو به قبله بودن و بسم الله گفتن و غير آن بايد رعايت شود.

فریضۀ  حج و تأکید معظم له بر وحدت امت اسلامی
از جمله رویکردهای مهم مولف در این اثر گرانسنگ می توان به اهتمام معظم له در ترویج وحدت اسلامی از طریق تبیین احکام فقهی تشیع در کنگرۀ عظیم حج به عنوان مهمترین دستاورد سیاسی امت اسلامی اشاره نمود، لذا مولّف در فرازهای مختلف به این مهم اشاره کرده که اهم آن به شرح ذیل است:
نماز خواندن با اهل سنت و شركت در جماعات آنها در ايام حج و مانند آن، براى حفظ وحدت مسلمين از مستحبات مؤكد و موجب تقويت صفوف در برابر دشمنان است و در روايات معصومين(علیه السلام) تأكيدات فراونى درباره آن شده است و چنين نمازى كفايت از نماز واجب مىكند و اعاده آن لازم نيست
هم چنین نماز جمعه با اهل سنّت نيز كفايت از نماز ظهر مى‏كند، و اعاده آن لازم نمى‏باشد، و اينها دستوراتى است كه ائمّه طاهرين عليهم السلام براى حفظ وحدت‏ مسلمين به ما داده‏اند.
متن زیارت رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، ائمه بقيع(علیهم السلام) و حضرت خدیجه(سلام الله علیها)؛  زینت بخش فراز پایانی
از جمله مستحبات مؤكد اين است كه زائر هنگام برگشتن از مكه، به مدينه طيبه برگردد تا به زيارت حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) و حضرت صديقه طاهره(سلام الله علیها) و ائمه بقيع(علیه السلام) مشرف شود، لذا از جمله نکات قابل توجه در این اثر ،این است که محقق محترم در پايان كتاب، متن زيارتنامههاى آن بزرگواران را  به تفصیل ذکر کرده است.

سخن آخر
لازم به ذکر است تألیف این اثر  نفیس  در یک جلد و در ٥٢٨صفحه، در قطع رقعی توسط انتشارات امام علی بن ابی طالب علیه السلام به زیور طبع آراسته شده و برای نخستین بار در سال ١٣٨٨ منتشر شده و تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.

----------------------------------------------

مؤسسات وابسته
مجتمع ٥ منظوره خاتم الانبیاء شیراز
جمعى از مقلّدان و همشهريان معظم له انتظار داشتند که يک حرکت فرهنگى علمى و دينى گسترده را در موطن مألوف خويش (شيراز) آغاز کنند که امواج آن استان فارس را فراگيرد، پس از مشورت هاى لازم زمينى به وسعت دوازده هزار و پانصد متر در يک محلّه حسّاس و محروم شهر (خيابان احمدى نو) تهيّه کردند و احداث پنج مرکز دينى در کنار هم ١- دارالقرآن براى تربيت معلّمان قرآن و علوم قرآنى و تفسير ٢- حوزه علميّه ٣- مسجد ٤- کتابخانه مجهّز ٥- سالن بزرگ دارالقرآن براى تشکيل همايش هاى بزرگ قرآنى و دينى، آغاز شده و به برکت الطاف الهى دارالقرآن آن به بهره بردارى رسيده است.
این مجتمع شامل ٥ طرح: دارالقرآن غدیر، حوزه علمیه خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله)، مسجد خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله)، کتابخانه عمومی خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله)و تالار بزرگ قرآنی فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) است.

----------------------------------------------

معارف اسلامی
بیان عظمت حجّ در کلام امام علی(علیه السلام)
پرسش : امام علی(علیه السلام) عظمت حجّ را چگونه بیان می کنند؟
پاسخ اجمالی: حضرت امیر(علیه السلام) حج را با این تعابیر توصیف می کند: قبله همه مردم، پرچم اسلام و پناهگاه امنی که تشنه کامان به آن پناه می آورند. خداوند حجّ را به عنوان علامتی برای عظمتش بر مردم واجب نمود و مردم همچون فرشتگانی که گرد عرش می گردند، دور کعبه طواف می کنند و در جایگاه پیامبران ایستاده، به عزت الهی اعتراف می کنند و در این میعادگاه مغفرت و تجارتخانه عبادات الهی، سودهای فراوان نصیب شان می شود.
پاسخ تفصیلی: امام علی(علیه السلام) در آخرین بخش از خطبه اول نهج البلاغه، سخن از مساله وجوب حجمى گوید و با تعبیرات بسیار لطیف و زیبا، مسلمین جهان را به انجام این فریضه بزرگ الهى تشویق مى نماید، مى فرماید: (خداوند حجّ بیت الله الحرام را بر شما واجبکرده است)؛ «وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرامِ».
سپس در توصیفى براى خانه کعبه مى فرماید: (همان خانه اى که خداوند آن را قبله همه مردم قرار داده است)؛ «الَّذى جَعَلَهُ قِبْلَهً لِلاَنامِ». (١)
در هر شبانه روز، چندین بار رو به سوى آن مى کنند و مرکز دایره صفوفِ جماعتِ آن، رمز وحدت همه مسلمین جهان است.
آن گاه در توصیف دیگرى از این خانه بزرگ و مراسم واقعى حج که عاشقان بى قرار الهى را به سوى خود دعوت مى کند، مى فرماید: (آنها همچون تشنه کامانى که به آبگاه مى روند به سوى آن مى آیند و همچون کبوتران به آن پناه مى جویند)؛ «یَرِدُونَهُ (٢) وُرُودَ الاَنْعامِ وَ یَاْلَهُونَ (٣) اِلَیْهِ وَلُوهَ الْحَمامِ». (٤)
تشبیه به انعام یا به خاطر تواضع فوق العاده حجّاج بیت الله است یا اشاره به بى قرارى و بى تابى آنها به هنگام هجوم به سوى کعبه و طواف مى باشد و باید توجّه داشت که این گونه تعبیرات در عرف عرب مفهومى متفاوت با عرف ما دارد. و تشیه به حمام (کبوتر) به خاطر آن است که این پرنده، رمز محبّت و صلح و صفا و امنیّت و زمزمه آمیخته به شوق است.
سپس به یکى از فلسفه هاى حج پرداخته، مى فرماید: (خداوند سبحان حجرا علامت فروتنى در برابر عظمتش قرار داده و نشانه اى از اعتراف به عزّتش)؛ «وَ جَعَلَهُ سُبْحانَهُ عَلامَهً لِتَواضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ اِذْعانِهِمْ لِعِزَّتِهِ».
زیرا مناسک و مراسم حجمشتمل بر اعمال و رفتار بسیار متواضعانه اى است که در برابر حق انجام مى شود و هیچ عبادتى در میان عبادات تا این حد، نشانه هاى تواضع در آن نمایان نیست، احرام بستن و از تمام لباس و زر و زیورها به دو قطعه پارچه ندوخته قناعت نمودن و طواف خانه خدا و سعى صفا و مروه و وقوف در بیابان عرفات و مشعر و منى و رمى جمرات و تراشیدن سر، همه اعمالى است متواضعانه که در برابر عظمت پروردگار انجام مى گیرد و به راستى غرور و تکبّر و نخوت هر انسانى را در هم مى شکند.
سپس به این حقیقت اشاره مى کند که قرار گرفتن در صفوف حاجیان و زائران بیت الله، افتخار بزرگى است که خداوند به گروهى از بندگانش بخشیده، مى فرماید: (و از میان خلق خدا شنوندگانى را برگزیده که دعوت او را به سویش اجابت کرده و سخنش را تصدیق نموده اند)؛ «وَ اخْتارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمّاعاً (٥) اَجابُوا اِلَیْهِ (٦) دَعْوَتَهُ وَ صَدَّقوا کَلِمَتَهُ».
در احادیث اسلامى آمده است که ابراهیم و اسماعیل بعد از آن که ماموریت خدارا در بناى خانه خداانجام دادند خداوند به ابراهیم دستور داد که مردم را با صداى رسا به حج دعوت کند. او عرضه داشت: صداى من به جایى نمى رسد، خداوند فرمود: بر تو صدا زدن و بر من رساندن، ابراهیم بر فراز مقام که در آن روز به خانه کعبه چسبیده بود قرار گرفت، مقام مرتفع شد تا آن جا که از کوه ها برتر گشت، ابراهیم انگشت در گوش خود گذاشت و با صداى بلند در حالى که رو به شرق و غرب کرده بود گفت: «اَیُّهَا النّاسُ کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْحَجُّ اِلَى الْبَیْتِ الْعَتیقِ فَاَجیبُوا رَبَّکُمْ»؛ (اى مردم حجّ خانه خدابر شما مقرّر شده است دعوت خدارا اجابت کنید) و تمام کسانى که در پشت دریاهاى هفتگانه و در میان مشرق و مغرب تا انتهاى زمین بودند بلکه کسانى که در پشت پدران و رحم مادران قرار داشتند، صداى او را شنیدند «وَ لَبَّیْکَ اللّهُمَّ لَبَّیْکَ» گفتند. (٧)
بار دیگر به فلسفه حج و آثار سازنده آن باز مى گردد و مى فرماید: (آنها در جایگاه پیامبران الهى وقوف کرده و به فرشتگانى که به گرد عرش الهى مى گردند شبیه مى شوند)؛ «وَ وَقَفُوا مَواقِفَ اَنْبیائِهِ وَ تَشَبَّهُوا بِمَلائِکَتِهِ الْمُطیفینَ بِعَرْشِهِ».
تعبیر به «مواقف انبیا» به خاطر آن است که پیامبران زیادى بعد از ابراهیم و حتّى طبق روایاتى قبل از ابراهیم به زیارت این خانه توحید شتافتند (٨) و تعبیر به تشبّه به فرشتگان به خاطر آن است که خانه اى درست بر فراز خانه کعبه در آسمانها قرار دارد که فرشتگان بر گرد آن طواف مى کنند. (٩)
در ادامه اسرار و آثار حج مى افزاید: (آنها سودهاى فراوانى در این تجارتخانه عبادت الهى به دست مى آورند و به سوى میعادگاه آمرزش و مغفرتش مى شتابند)؛ «یُحْرِزُونَ (١٠) الاَرْباحَ فى مَتْجَرِ عِبادَتِهِ وَ یَتَبادَرُون عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ».
تعبیر به «یُحْرِزُون»؛ (انبار مى کنند) و «اَرْباح»؛ (سودها) و «مَتْجَر»؛ (تجارتخانه) تعبیرات لطیفى است که این برنامه مهم معنوى را با برنامه محسوس و ملموس مادّى که براى همگان قابل درک است، تشبیه مى کند و راستى چه تجارتى برتر و بالاتر از عملى که اگر صحیح انجام شود انسان از تمام گناهانش پاک مى شود! درست مانند روزى که از مادر متولّد شده است، آن گونه که در احادیث اسلامى آمده است.
سپس مى افزاید: (خداوند متعال این خانه را پرچمى براى اسلام قرار داده و حرم امنى براى پناه جویان)؛ «جَعَلَهُ سُبْحانَهُ و تَعالى لِلاِسْلامِ عَلَماً وَ لِلْعائِذینَ حَرَماً».
سپس بعد از ذکر این همه فضایل و اسرار به مساله واجب بودن زیارتخانه خدااشاره کرده، مى فرماید: (خداوند اداى حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم کرده و بر همه شما زیارت آن را به طور دسته جمعى مقرّر داشته و فرموده است: و براى خدابر همه مردم است که آهنگ خانه کنند ـ آنها که توانایى رفتن به سوى آن را دارند، و هر کس کفر ورزد خداوند از همه جهانیان بى نیاز است)؛ «فَرَضَ حَقَّهُ وَ اَوْجَبَ حَجَّهُ وَ کَتَبَ عَلَیْکُمْ وِفادَتَه فَقالَ سُبْحانَهُ: ولِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبیلا وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللهَ غَنیّ عَنِ الْعالَمینَ».(١١)

شرایط اقلیمى خانه کعبه
پرسش : چرا خداى متعال کعبه را در یک جاى خشک و بى آب و علف قرار داد؟
پاسخ اجمالی: خانه خدا و به طور کلى «مکه» در لابه لاى یک مشت کوه هاى خشک و بى آب و علف قرار گرفته است، لکن بزرگ ترین مرکز عبادت و پرسابقه ترین کانون توحید در روى زمین، و حرم امن خدا است. امیرالمومنین(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: «خداوند مى خواهد، بندگانش را با انواع شدائد بیازماید، و با انواع مشکلات در طریق انجام عبادتش روبرو کند، تا تکبّر از قلب هایشان فرو ریزد، و خضوع و فروتنى در آن جایگزین گردد و در پرتو این فروتنى و خضوع، درهاى فضل و رحمتش را به سوى آنها بگشاید».
پاسخ تفصیلی: کسانى که به مکه رفته اند به خوبى مى دانند، خانه خداو مسجد الحرام و به طور کلى «مکه» در لابه لاى یک مشت کوه هاى خشک و بى آب و علف قرار گرفته است، گوئى صخره ها را قبلاً در تنور داغى بریان کرده اند و بعد بر جاى خود نصب نموده اند.
در عین حال این سرزمین خشک و سوزان، بزرگ ترین مرکز عبادت و پرسابقه ترین کانون توحید در روى زمین است، به علاوه حرم امن خدااست که هم داراى امنیت تکوینى و هم تشریعى است.
در اینجا ممکن است براى بسیارى این سوال پیش آید که: چرا چنین مرکز مهمى را خداوند در چنان سرزمینى قرار داده است؟
على(علیه السلام) در «خطبه قاصعه» با رساترین عبارات و زیباترین تعبیرات فلسفه این انتخاب را بیان فرموده است: «خدا خانه اش را در سنگلاخ ترین مکان ها و بى گیاه ترین نقاط زمین... در میان کوه هاى خشن و شن هاى فراوان قرار داد.
اگر خدا مى خواست، خانه و حرمش را و محل عبادت بزرگ حجرا در میان باغ ها و نهرها و سرزمین هاى هموار و پر درخت و باغ هاى پر ثمر، در منطقه اى آباد، داراى کاخ هاى بسیار و آبادى هاى به هم پیوسته بى شمار، در میان گندم زارها و بوستان هاى پر گل و گیاه، در لابه لاى باغ هاى زیبا و پر طراوت و پر آب در وسط گلستانى بهجت زا با جاده هائى آباد قرار دهد، مى توانست، ولى به همان نسبت که آزمایش بزرگ حج و عبادت، راحت تر و ساده ترمى شد، پاداش و جزا نیز کمتر بود.
و اگر خدا مى خواست، به خوبى مى توانست پایه هاى خانه کعبه و سنگ هائى که ساختمان آن را تشکیل مى دهد، از زمرّد و یاقوت سرخ و نور و روشنائى قرار دهد، مى توانست، ولى در این حال، شک و تردید، کمتر در دل ظاهر بینان رخنه مى کرد و وسوسه هاى شیطان به سادگى دور مى شد.
اما خدا مى خواهد، بندگانش را با انواع شدائد بیازماید، و با انواع مشکلات در طریق انجام عبادتش روبرو کند، تا تکبراز قلب هایشان فرو ریزد، و خضوع و فروتنى در آن جایگزین گردد و در پرتو این فروتنى و خضوع، درهاى فضل و رحمتش را به سوى آنها بگشاید و وسائل عفو خویش را به آسانى در اختیارشان قرار دهد».(١٢)

مکّه، پناهگاهی أمن
پرسش : منظور از اینکه مکّه پناهگاهی امن است، چه می باشد؟
پاسخ اجمالی: طبق آیه ١٢٥ سوره بقره، خانه کعبه که دارای قداست و نورانیت خاصی است، از طرف پروردگار، به عنوان یک کانون امن و امان اعلام شده تا مردم در هر قشر و گروهی با تمام اختلافاتى که دارند در جوار آن، کنار هم بنشینند و به مذاکره بپردازند. بسیاری از اوقات طرفین نزاع، یا دولت هاى متخاصم جهان مایلند رفع خصومت کنند و براى این منظور به مذاکره بنشینند، اما مکانى که براى هر دو طرف محترم باشد، پیدا نمى کنند؛ ولى در اسلام، این پیش بینى شده و«مکّه» به عنوان چنین مرکزى اعلام گردیده است.
پاسخ تفصیلی: خداى متعال در آیه١٢٥ سوره«بقره» مى فرماید: (هنگامى که خانه کعبه را مثابه (محل بازگشت و توجه) مردم و مرکز امن و امان قرار دادیم)؛ «وَ اِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنّاسِ وَ اَمْناً».
طبق آیه فوق، خانه خدا(خانه کعبه) از طرف پروردگار، به عنوان یک پناهگاه و کانون امن و امان اعلام شده، و مى دانیم: در اسلام مقررات شدیدى براى اجتناب از هر گونه نزاع، کشمکش، جنگ و خونریزى در این سرزمین مقدس وضع شده است، به طورى که نه تنها افراد انسان در هر قشر و گروه و در هر گونه شرائط باید در آنجا در امنیت باشند، بلکه حیوانات و پرندگان نیز در آنجا در امن و امان به سر مى برند و هیچ کس حق ندارد مزاحم آنها شود.
در جهانى که همیشه نزاع و کشمکش در آن وجود دارد، بودن چنین مرکزى در آن مى تواند اثر عمیق مخصوصى براى حل مشکلات مردم از خود نشان دهد؛ زیرا امن بودن این منطقه، سبب مى شود که مردم با تمام اختلافاتى که دارند در جوار آن در کنار هم بنشینند، و به مذاکره بپردازند، و به این ترتیب یکى از مهم ترین مشکلات، که معمولاً براى فتح باب مذاکرات براى رفع خصومت ها و نزاع ها وجود دارد حل مى شود.
چون بسیار مى شود طرفین نزاع، یا دولت هاى متخاصم جهان مایلند رفع خصومت کنند و براى این منظور به مذاکره بنشینند، اما مکانى که براى هر دو طرف مقدس و محترم و به عنوان مرکز امن و امان، شناخته شده باشد، پیدا نمى کنند، ولى در اسلام، این پیش بینى شده است و «مکّه» به عنوان چنین مرکزى اعلام گردید.
هم اکنون تمام مسلمانان جهان که متاسفانه گرفتار کشمکش ها و اختلافات مرگبارى هستند مى توانند با استفاده از قداست و امنیت این سرزمین باب مذاکرات را بگشایند و از معنویت این مکان مقدس که نورانیت و روحانیت خاصى در دل ها ایجاد مى کند به رفع اختلافات خود بپردازند.(١٣)

پی نوشت:
(١). «انام» بعضى آن را به معناى انسانها و بعضى به معناى موجودات عاقلى که بر روى زمین زندگى مى کنند اعم از جن و انس تفسیر کرده اند، در صورت اوّل مفهوم جمله این است که حج تنها قبله انسانهاست و در صورت دوّم، قبله براى جن و انس هر دو محسوب مى شود. بعضى آن را از ریشه «ونام» به معناى صدا دادن دانسته اند، سپس به همه موجودات ذى روح یا خصوص جن و انس اطلاق شده است. (تاج العروس مادّه انم).
(٢). «یردون» از مادّه «ورود» در اصل به معناى وارد شدن حیوانات تشنه به آبگاه است، سپس به هر گونه داخل شدن در هر محل اطلاق شده است.
(٣). «یألهون» بعضى آن را از ماده «اَلَهَ، اُلُوهاً» به معناى عبادت کردن دانسته اند. بنابراین یألهون یعنى پرستش مى کنند و گاه گفته شده این ماده به معناى تحیّر است چرا که وقتى انسان درباره ذات و صفات خدا مى اندیشد، متحیّر مى شود و گاه گفته اند که ماده اصلى آن وَلَهَ مى باشد که و او آن تبدیل به همزه شده است (تعبیر به ولوه در ادامه جمله بالا به صورت مفعول مطلق نیز مؤیّد این معناست) و وَلَهَ به معناى پناه گرفتن و تضرّع کردن همراه شوق است.
(٤). «حَمام» (به فتح) به معناى کبوتر و «حِمام» (به کسر) به معناى مرگ است و در عبارت بالا همان معناى اوّل منظور است.
(٥). «سُمّاع» بر وزن طلاّب، جمع «سامع» است (مانند طلاّب که جمع طالب است).
(٦). ضمیر «الیه» ممکن است به خانه کعبه یا به خداوند بازگشت کند و در مفهوم جمله تفاوت چندانى حاصل نمى شود.
(٧). نورالثّقلین، ج ٣، ص ٤٨٨، ح ٧٤.
(٨). در احادیث آمده است که از جمله پیامبرانى که این خانه توحید را زیارت کرده اند آدم و نوح و ابراهیم و موسى و یونس و عیسى و سلیمان و همچنین پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بود. (شرح نهج البلاغه خویى، ج ٢، ص ٢٥٢).
(٩). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ١، ص ١٢٤.
(١٠). «یحرزون» از مادّه «احراز» به معناى حفظ کردن و ذخیره کردن و انبار نمودن است. به همین دلیل، حرز به محلّى مى گویند که محفوظ است مانند صندوق، انبار و مانند آن.
(١١). پيام امام امير المومنين عليه السلام ، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه ، تهران ، ١٣٨٧ ه. ش ، ج ١، ص ٢٥٤.
(١٢). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ سی و یکم، ج ١٠، ص ٤٢٠.
(١٣). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ١، ص ٥١٣.

----------------------------------------------

احکام شرعی
صرف هزینه حج واجب برای اقوام فقیر
پرسش: شخصى واجب الحج است ولى داراى فامیل نزدیک، یا همسایه فقیر و نیازمند به کمک هاى مالى مى باشد، و چون زندگیش خیلى سخت مى گذرد و آن قدر از نظر مالى پیشرفته نیست که بتواند هم به شخص فقیر برسد و هم حج بجا آورد، کدام یک به خیر و صلاح نزدیکتر است؟
پاسخ: کسى که حج بر او واجب شده باید به حج برود، و مى تواند از وجوه شرعیّه اى که به اموالش تعلّق مى گیرد به بستگانش نیز کمک کند.

شک در اعمال
پرسش: دستور معظّم له در مورد شک در اعمال حج چیست؟
پاسخ: در چنین مواردی قاعده فراغ جاری می شود و عملی که انجام داده و سپس شک در صحّت آن می کند صحیح است و نباید به شک اعتنا کرد.

مستطیع شدن مردی که مهریه خانمش حج تمتع است
پرسش: در صورتی که مهریه خانمی حج تمتع باشد و با توجه به اینکه مهریه عندالمطالبه بوده بر ذمه مرد است اگر مرد به اندازه یک نفر مستطیع باشد آیا باید خود به حج برود یا مهریه را بپردازد و آیا راه حل سومی وجود دارد که صبر کند تا به اندازه دو نفر به استطاعت برسد و هر دو با هم به حج مشرف شوند؟
پاسخ: در صورتی که همسرش از او مطالبه کند پرداختن طلب او مقدم است.

مصادف شدن روزهای پایانی سفر حج با ایام عادت
پرسش: بنده ماه آینده عازم حج هستم و هجده سال دارم. با عنایت به اینکه به دلیل حساسیت شدید معده، امکان مصرف قرص های جلوگیری از پریود شدن را ندارم و چهار روز پایانی سفرم را که در مکه خواهم بود مقارن پریودم می شود. حکم بنده چیست؟
پاسخ: چنانچه بعد از انجام اعمال، عادت شوید می توانید برای باقی ایام از محدوده سعی صفا و مروه برای انجام اذکار استفاده کنید و اگر حین انجام اعمال باشد با روحانی کاروان مطرح نمایید و حکم خود را سوال کنید.

وضو گرفتن از آب زمزم داخل مسجد
پرسش: وضو گرفتن با آب زمزم از محل شیر آب برای ادامه اعمال در مکه مکرمه چه حکمی دارد؟ در صورت ابطال وضو اعمالی که با آن وضو به دلیل ندانستن مسأله انجام داده شده چه حکمی دارد؟
پاسخ: وضو گرفتن در آنجا جایز نیست، ولی اگر نمی دانسته اید اعمال شما صحیح است.

شک در صحت اعمال حج تمتع
پرسش: بچه ای قبل از سن تکلیف همراه پدر و مادر خود اعزام به حج تمتع شد و بخاطر کودک بودن بعضی از مراسم واجب حج را بجا نیاورد، یا در خواب بوده است. الان که به سن بلوغ رسیده و قصد ازدواج دارد شبهه شده است که ایشان باید قبل از ازدواج به حج رود و مناسک حج تمتع را دوباره بجا آورد در غیر این صورت زن بر او حرام است. آیا چنین موضوعی از نظر شرعی درست است یا خیر؟
پاسخ : اگر اعمال خود را زیر نظر والدین خود انجام داده و الان دقیقا نمی داند چگونه انجام داده است حمل به صحت کند.

آگاهی از وجود مانع غسل بعد از اتمام اعمال حج
پرسش: یک ماه پیش به سفر مکّه رفتم، و اعمال عمره مفرده را بجا آوردم. پس از بازگشت متوجّه شدم که روى انگشت پاى چپم به مقدار بسیار ناچیزى لاک (لکّه اى به اندازه ٣ ـ ٢ میلیمتر) وجود داشته که متوجّه آن نشده و در نتیجه آن را پاک نکرده بودم. یقین دارم که این لاک پیش از سفر مکّه و غسل حیض، بر روى ناخن من بوده است. از این بابت بسیار نگران هستم. اعمالى که انجام داده ام چه حکمى دارد؟
پاسخ: اعمال شما ان شاء الله صحیح بوده، ولى سعى کنید در آینده چنین چیزى پیش نیاید.

پی نوشت:
  
    
تاریخ انتشار: « 1396/06/07 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 4788