کتاب امر به معروف و نهی از منکر - جلسه 035 - 99/06/23

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

کتاب امر به معروف و نهی از منکر - جلسه 035 - 99/06/23

بحث در مسأله سوم از مسائل شرطیت علم بود، مساله سوم پیرامون این مطلب بود که مرحوم امام ره فرمودند: اگر شخصی که مرتکب حرام می شود جاهل به حکم باشد نهی از منکر او واجب است، ولی احوط اینست که اول او را ارشاد به حکم مسأله بکنند

موضوع: مبحث امر به معروف و نهی از منکر

بحث در مسأله سوم از مسائل شرطیت علم بود، مساله سوم پیرامون این مطلب بود که مرحوم امام ره فرمودند: اگر شخصی که مرتکب حرام می شود جاهل به حکم باشد نهی از منکر او واجب است، ولی احوط اینست که اول او را ارشاد به حکم مسأله بکنند سپس اگر اصرار داشت او را نهی از منکر کنند، ولی به نظر ما احوط نیست، بلکه اگر جاهل مقصر باشد واجب است که ارشاد جاهل کند و سپس امربه معروف ونهی از منکر کند، ولی اگر جاهل قاصر باشد هر چند ارشاد جاهل واجب است ولی امر به معروف ونهی از منکر واجب نیست. در اینجا بعضی از آقایان شبهه‌ای داشتند مبنی بر اینکه وقتی آن عمل حرام واقعی است در اینجا هر چند او جاهل قاصر باشد ولی نهی از منکر لازم است.

در جواب می‌گوئیم که حرام واقعی به تنهایی کافی نیست بلکه باید منجّز نیز باشد وشرط تنجیز هم علم است ووقتی او جاهل قاصر است وعلم ندارد حرمت، منجّز نیست، فلذا نهی از منکر او واجب نیست؛ بنابراین اول او را باید ارشاد کرد وسپس بعد از اینکه آگاه شد او را نهی از منکر کرد.

استاد: ما ادله وجوب ارشاد جاهل در شبهات حکمیه را بیان کردیم وفرقی هم بین جاهل قاصر ومقصر نبود اما ارشاد جاهل در شبهات موضوعیه چگونه است (مثلا نمی داند فلان مایع خمر است وآنرا می خورد) در اینجا آیا ارشاد او لازم است یا نه؟

در اینجا اقوال مختلف است. بعضی قائل هستند که ارشاد جاهل واجب است، مثل مرحوم علامه که در کتاب المسائل المهنّائیه صفحه 48 می‌فرماید: ارشاد جاهل در موضوعات لازم است.

مرحوم صاحب حدائق نیز در جلد 5 صفحه 261 در بعضی از کلمات خود می‌فرماید: (وجدتُ منسوبا إلی بعض الفضلاء بما هذا صورته لو رأی فی اثناء الصلاة فی ثوب الامام نجاسة غیر معفوّ عنه فهل یجوز له الاقتداء في تلک الحال أم لا؟ وهل یجب علیه اعلامه؟ الجواب: الأولی عدم ائتمام ویجب الإعلام ویجب الانفراد)

پس معلوم می‌شود در شبهات موضوعیه، اعلام و ارشاد را لازم می‌دانند چه جاهل قاصر باشد چه مقصر باشد؛ دلیل آنها بدین توضیح است: فرض اینست که این موضوع هر چند عامل نمی‌داند و معذور است ولی مبغوض عند الشارع است.

جواب این دلیل اینست که مبغوض فی الواقع بودن کافی نیست بلکه باید علم هم داشته باشد تا منجّز شود، بنابراین نه ادله نهی از منکر شامل اینجا می‌شود و نه ادله ارشاد جاهل، و اصل نیز بر برائت است؛ یعنی دلیلی نداریم که باید موضوعات مجهول را به افراد اعلام کرد.

در اینجا یک استثناء می‌توان بیاوریم و آن موضوعات مهمه‌ای است که شارع راضی به ترک آنها نیست. مثلا پای خون بی‌گناهی در میان است یا مسائل مربوط به عِرض و آبرو.

در اینگونه موضوعات باید اعلام و ارشاد کرد، مثلا بگوئیم فلان شخص مهدور الدم نیست و خونش مباح نیست، در اینگونه موارد شارع لازم می‌داند که دماء مسلمین حفظ شود هر چند در موضوعات است.

در اینجا دو قول دیگر وجود دارد: یکی قول کسانی است که می‌گویند ادله‌ی ارشاد جاهل شامل موضوعات نمی شود و دلیل آنها هم روایاتی است که ارشاد را لازم نمی داند (کل شیء لک حلال حتی تعلم أنه حرام) مادامی که ندانی حرام است برای تو حلال است.

وقول دیگر قول کسانی است که بین موضوعات مهمّه و غیر مهمّه فرق می‌گذارند.

هذا کلّه پیرامون ارشاد جاهل بود چه در احکام وچه در موضوعات، حال برگردیم پیرامون کلام مرحوم امام در مساله 3 که فرمود: اگر احتمال بدهیم که شخص مرتکب، جاهل به حکم باشد فالظاهر وجوب أمره ونهیه.

به نظر ما اینجا جای امر ونهی نیست چون مُنکَری در کار نیست بلکه ابتدا باید ارشاد جاهل شود تا منکَر محقق شود سپس او را نهی از منکر کنیم.

در اینجا چون ادله‌ی وجوب ارشاد جاهل مطلق هستند فلذا شامل هم جایی می‌شوند که یقینی به جهل مخاطب

داریم و هم جایی که احتمال جهل می‌دهیم و در هر دو حال باید او را ارشاد کنیم همانگونه که دعوت انبیاء علیهم‌السلام چنین بوده و آیه نفْر نیز مطلق است اطلاق (لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ) هم شامل علم به جهل وهم احتمال جهل می شود. در اینجا مرحوم امام فرمود: احوط اینست که قبل از نهی از منکر او را ارشاد کند، که معلوم می‌شود ایشان قائل به وجوب ارشاد قبل از اینکه نهی از منکر کند نیست، ولی به نظر ما ابتدا واجب است ارشاد کند.

بقي هنا أمرٌ: آیا لازم است که ما برای اینکه امر به معروف ونهی از منکر کنیم تعلّم احکام کنیم؟ (واجباب ومحرّمات را بیاموزیم تا بتوانیم امر ونهی کنیم) جواب اینست که ما باید آنچه مورد ابتلاء خودمان است یاد بگیریم و مسائلی که مورد ابتلاء ما نیست واجب نیست یاد بگیریم و لازم نیست برای اینکه بتوانیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم تمام مسائل را یاد بگیریم چون لازم می‌آید بر همه مردم واجب باشد که همه مسائل را بیاموزند تا بتوانند امر به معروف ونهی از منکر کنند، بله آنچه محل ابتلاء آنهاست به آنها واجب است که یاد بگیرند ولی مسائلی مثل قضاوت که محل ابتلاء مردم نیست لازم نیست یاد بگیرند.

مرحوم آقای خوئی در جلد 7 صفحه 147 منهاج الصالحین در آخر کلامشان می‌فرماید: الحق أن یقال إن مقتضی وجوب الامر بالمعروف والنهی عن المنکر وجوبهما و لا وجه لإشتراط العلم و المعرفة - یعنی لازم است برویم مسائل و احکام را یاد بگیریم ولو اینکه محل ابتلاء ما نباشد تا بتوانیم امر به معروف ونهی از منکر کنیم (به عبارت دیگر هر چند علم ومعرفت به منکر ومعروف ندارم ومحل ابتلاء من هم نیست ولی باز هم امر به معروف ونهی از منکر واجب است پس باید بروم و آنها را بگیرم) ولی به نظر ما این صحیح نیست، آنچه که بین علما معروف است اینست که: یجبُ تعلّم أحکام التي هی محل الابتلاء مثل نماز و روزه و حج. أما مسائلی که محل ابتلا من نیست واجب نیست یاد بگیرم تا بتوانم امر به معروف ونهی از منکر کنم، بنابراین انصاف اینست که واجب نیست بر مکلف مگر تعلّم مسائل مبتلابه او.

هذا تمام الکلام فی المسألة الثالثة وإن شاء الله فردا به سراغ مساله رابعه می رویم.

پی نوشت:
             
    
تاریخ انتشار: « 1399/06/22 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 7966