آنها که امید لقاى خدا را دارند

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 12
ترسیمى از بى نهایت شأن نزول:


آیات فوق، در عین این که: بحث مستقلى را دنبال مى کند در ارتباط با کل مباحث این سوره است; زیرا هر یک از داستان هاى سه گانه مهمى که در این سوره بود، پرده از روى مطالب تازه و عجیبى برمى داشت، گوئى قرآن در این آیات مى خواهد بگوید: آگاهى بر سرگذشت اصحاب کهف، و موسى و خضر، و ذو القرنین در برابر علم بى پایان خدا، مطلب مهمى نیست; چرا که علم و دانش او، همه کائنات و جهان هستى، گذشته و حال و آینده را در برمى گیرد.
به هر حال، قرآن در نخستین آیه مورد بحث، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: «بگو اگر دریاها براى نوشتن کلمات پروردگارم، مرکّب شود، دریاها پایان مى یابد پیش از آن که کلمات پروردگارم پایان گیرد، هر چند همانند آن را به آن اضافه کنیم» (قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً).
«مِداد» به معنى مرکّب، و یا ماده رنگینى که به کمک آن مى نویسند مى باشد، و در اصل از «مدّ» به معنى کشش گرفته شده است; زیرا با کشش آن خطوط آشکار مى شود.(1)
«کَلِمات» جمع «کلمه»، در اصل به معنى الفاظى است که با آن سخن گفته  مى شود، و یا به تعبیر دیگر لفظى است که دلالت بر معنى دارد، اما از آنجا که هر یک از موجودات این جهان، دلیل بر علم و قدرت پروردگار است، گاهى به هر موجودى «کلمة اللّه» اطلاق مى شود، مخصوصاً این تعبیر در مورد موجودات مهم و با عظمت بیشتر آمده است:
در مورد عیسى مسیح(علیه السلام) مى گوید: إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ: «عیسى(علیه السلام) کلمه خداوند بود که آن را به مریم القا نمود».(2)
در آیه مورد بحث، «کلمه» نیز به همین معنى است یعنى اشاره به موجودات جهان هستى است که هر کدام حکایت از صفات گوناگون پروردگار مى کند.
در حقیقت، قرآن در این آیه توجه به این واقعیت مى دهد که: گمان مبرید عالم هستى محدود به آن است که شما مى بینید، یا مى دانید، یا احساس مى کنید، بلکه، آن قدر عظمت و گسترش دارد که اگر دریاها مرکب شوند و بخواهند نام آن و صفات و ویژگى هاى آنها را بنویسند دریاها پایان مى یابند پیش از آن که موجودات جهان هستى را احصا کرده باشند.
توجه به این نکته نیز لازم است که: «دریا» در اینجا مفهوم جنس را دارد، و همچنین کلمه «مثل» در جمله «وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً» نیز معنى جنس را مى رساند، اشاره به این که: هر قدر همانند این دریا بر آن افزوده شود، باز هم کلمات الهى پایان نمى گیرد.
و به همین دلیل، آیه فوق با آیه مشابهى که در سوره «لقمان» آمده است هیچ گونه منافاتى ندارد آنجا که مى گوید: وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الاْ َرْضِ مِنْ شَجَرَة أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُر ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللّهِ: «اگر تمام درختان روى
زمین قلم شوند، و دریا و هفت دریاى دیگر، مرکب آن گردند (تا کلمات خدا را بنویسند) هرگز کلمات او پایان نمى گیرد».(3)
یعنى این قلم ها مى شکند و آن مرکّب ها تا آخرین قطره تمام مى شوند و هنوز شرح مخلوقات و اسرار و حقایق جهان هستى باقى مانده است.
موضوع مهمى که در اینجا توجه به آن لازم است این است که: آیه فوق در عین این که گسترش بى انتهاى جهان هستى را در گذشته، حال و آینده مجسم مى سازد، ترسیمى از علم نامحدود خداوند نیز هست; چرا که مى دانیم خدا به همه آنچه در پهنه هستى بوده است و خواهد بود، احاطه علمى دارد، بلکه علم او به حکم این که: «علم حضورى» است از وجود این موجودات، جدا نخواهد بود (دقت کنید).
پس، به تعبیر دیگر مى توان گفت: اگر تمام اقیانوس هاى روى زمین مرکب و جوهر شوند، و همه درختان قلم گردند، هرگز قادر نیستند آنچه در علم خداوند است رقم بزنند.

* * *


1 ـ «فخر رازى» در معنى «مداد» علاوه بر آنچه گفته شد، معنى دیگرى نقل کرده و آن روغنى است که در چراغ مى ریزند، و مایه روشنائى آن است، و با دقت روشن مى شود که هر دو به یک ریشه باز مى گردد.
2 ـ نساء، آیه 171.
3 ـ لقمان، آیه 27.
ترسیمى از بى نهایت شأن نزول:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma