«یُزْجِى» از ماده «ازجاء» به معنى حرکت دادن مداوم چیزى است.
«حاصِب» به معنى بادى است که سنگریزه ها را حرکت مى دهد و پشت سر هم بر جائى مى کوبد، و در اصل از «حصباء» به معنى سنگریزه گرفته شده است.
«قاصف» به معنى شکننده است و در اینجا اشاره به طوفان شدیدى است که همه چیز را در هم مى شکند.
«تَبِیع» به معنى «تابع» و در اینجا اشاره به کسى است که به مطالبه خون و خون بها برمى خیزد و دنبال آن را مى گیرد.
* * *