1 ـ منظور از ذى القربى در اینجا کیانند؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 12
2 ـ بلاى اسراف و تبذیر رعایت اعتدال در انفاق و بخشش


کلمه «ذى القربى» همان گونه که گفتیم، به معنى بستگان و نزدیکان است و در این که: منظور از آن، در اینجا معنى عام است یا خاص؟ در میان مفسران بحث و گفتگو است.
1 ـ بعضى معتقدند: مخاطب، همه مؤمنان و مسلمانان هستند، و منظور پرداختن حق خویشاوندان به آنها است.
2 ـ بعضى دیگر مى گویند: مخاطب پیامبر(صلى الله علیه وآله) است و منظور پرداختن حق بستگان پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها است، مانند خمس غنائم و سایر اشیائى که خمس به آن تعلق مى گیرد و به طور کلّى حقوقشان در بیت المال.
لذا در روایات متعددى که از طرق شیعه و اهل تسنن نقل شده، مى خوانیم: به هنگام نزول آیه فوق، پیامبر(صلى الله علیه وآله) «فاطمه»(علیها السلام) را خواند و سرزمین «فدک» را به او بخشید.(1)
در حدیثى که از منابع اهل تسنن از «ابو سعید خدرى» صحابى معروف پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده، مى خوانیم: لَمّا نَزَلَ قَوْلُهُ تَعالى وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ أَعْطى رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) فاطِمَةَ فَدَکاً:
«هنگامى که آیه وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) سرزمین فدک را به فاطمه(علیها السلام) داد».(2)
از بعضى از روایات استفاده مى شود، حتى امام سجاد(علیه السلام) به هنگام اسارت در «شام» با همین آیه با شامیان استدلال فرموده گفت: منظور از آیه «آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»، مائیم که خدا به پیامبرش دستور داده: حق ما ادا شود (و این چنین شما شامیان همه این حقوق را ضایع کردید).(3)
ولى با این همه، همان گونه که قبلاً هم گفتیم، این دو تفسیر با هم منافات ندارد، همه موظفند، حق ذى القربى را بپردازند پیامبر(صلى الله علیه وآله) هم که رهبر جامعه اسلامى است، موظف است به این وظیفه بزرگ الهى عمل کند، در حقیقت، اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) از روشن ترین مصداق هاى ذى القربى و شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) از روشن ترین افراد مخاطب به این آیه است.
به همین دلیل، پیامبر(صلى الله علیه وآله) حق ذى القربى را که خمس و همچنین فدک و مانند آن بود به آنها بخشید، زیرا گرفتن زکات که در واقع از اموال عمومى محسوب مى شد، براى آنها ممنوع بود.

* * *

 


1 ـ «فدک» زمین آباد و محصول خیزى در نزدیکى «خیبر» بود، و از «مدینه» حدود 140 کیلومتر فاصله داشت، و بعد از «مدینه»، «خیبر» نقطه اتکاء یهودیان در «حجاز» به شمار مى رفت (به کتاب «مراصد الاطلاع»، ماده فدک مراجعه شود).
بعد از آن که یهودیان این منطقه بدون جنگ تسلیم شدند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) این سرزمین را طبق تواریخ و اسناد معتبر، به «فاطمه»(علیها السلام) بخشید، اما بعد از رحلت آن حضرت، مخالفان آن را غصب نمودند، و سالیان دراز به صورت یک حربه سیاسى در دست آنها بود، اما بعضى از خلفا اقدام به تحویل آن به فرزندان فاطمه(علیها السلام) نمودند.
2 ـ این حدیث را «بزار»، «ابو یعلى»، «ابن ابى حاتم» و «ابن مردویه» از «ابو سعید» نقل کرده اند (به کتاب «میزان الاعتدال»، جلد 2، صفحه 288 و «کنز العمال»، جلد 2، صفحه 158 مراجعه شود) ـ «طبرسى» در «مجمع البیان» و همچنین در «درّ المنثور» در ذیل آیه مورد بحث این حدیث را از طرق شیعه و اهل تسنن آورده اند ـ «بحار الانوار»، جلد 29، صفحه 107.
3 ـ «نور الثقلین»، جلد 3، صفحه 155.
2 ـ بلاى اسراف و تبذیر رعایت اعتدال در انفاق و بخشش
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma