28 - مسئله 20 (مسّ من یحرم النظر الیه) - 9/8/78

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

28 - مسئله 20 (مسّ من یحرم النظر الیه) - 9/8/78

مسألة 20: کل من یحرم النظر الیه یحرم مسّه فلا یجوز مس الاجنبى الاجنبیة و بالعکس بلى لو قلنا بجواز النظر الى الوجه و الکفین من الاجنبیة لم نقل بجواز مسّهما منها (من المرأة) فلا یجوز للرجل مصافحتها نعم لا بأس بها من وراء الثوب لکن لا یعمر کفها (دست هاى یکدیگر را نفشارند) احتیاطاً.

عنوان مسئله:

هر کسى که نگاه کردن به او حرام است لمس او نیز حرام است، این مسئله در زمان ما از مسائل مبتلابه بوده و مشکلاتى را ایجاد کرده است به عنوان مثال در سفر رجال سیاسى کشور ما به کشورهاى دیگر دست ندادن آنها را توهین تلقّى مى کنند. در چنین مواردى چه کنیم؟

باید به گونه اى رفتار کنیم که کم کم متوجّه شوند که فرهنگ ماست و بجاى این که ما در فرهنگ آنها ذوب شویم آنها در فرهنگ ما ذوب شوند.

اقوال:

این مسئله ظاهراً بین اصحاب و اهل سنّت مورد وفاق است، مرحوم نراقى در مستند مى فرماید:

الظاهر عدم الخلاف فى تحریم مسّ ما یحرم النظر الیه من المرأة للرجل و من الرجل للمرأة و تدّل علیه ایضاً العلة المنصوصة المتقدّمة فى روایت العلل بل التهیّج فى المس اقوى منه فى النظر... و امّا ما یجوز النظر الیه فان کان من المحارم فیجوز مسه للاصل و یؤمىء (اشاره مى کند) الیه بعض الاخبار ایضاً و اِن کان من غیرهم فمقتضى العلة المتقدّمة - الخالیة عن المعارض فیه - الحرمة.

در ادامه مرحوم نراقى روایات ناهیه را که بعداً نقل خواهیم کرد بیان کرده و مى فرماید:

و حمله (روایات ناهیه از مصافحه) فى المفاتیح (فیض کاشانى) على المصافحة بشهوة ولا حامل له (وجهى براى این حمل نیست) فاطلاق الحرمة أظهر (چه با شهوت باشد و چه بدون شهوت مصافحه با اجنبیه حرام است).(1)

از این کلام استفاده مى شود که مرحوم نراقى نسبت به کفین مسئله را اجماعى ندانسته است.

منظور از روایت علل در کلام مرحوم نراقى روایتى است که مرحوم صدوق در کتاب علل نقل کرده است که ما آن را از وسائل نقل مى کنیم:

*... و فى العلل و عیون الاخبار باسانیده عن محمّد بن سنان (شدیداً محل بحث است و بعضى او را توثیق کرده و بعضى تضعیف مى کنند) عن الرضا(علیه السلام) فیما کتبه الیه من جواب مسائله: و حرّم النظر الى شعور النساء المحجوبات بالازواج و الى غیرهنّ من النساء لما فیه من تهییج الرجال و ما یدعوا الیه الهییج من الفساد و الدخول فیما لا یحلّ (این تعلیل مربوط به نگاه کردن به موها است ولى مس همین اثر تهیجى را دارد)... .(2)

مرحوم صاحب جواهر مى فرماید:

ثم لا یخفى علیک أن کل موضع حکمنا فیه بتحریم النظر فتحریم اللمس فیه اولى کما صرّح به بعضهم بل لا اجد فیه خلافاً بل کانه ضرورى على وجه یکون محرماً لنفسه (حرمت نفسى دارد و ذاتاً حرام است و تلذذ و ریبه ملاک حرمت نیست).(3)

مرحوم آقاى حکیم هم با یک عبارت کوتاهى رد شده و کلامى از شیخ انصارى نقل مى کند:

اذا حَرُم النظر، حرم اللمس قطعاً بل لا إشکال فى حرمة اللمس و إن جاز النّظر للإخبار الکثیرة و الظاهر أنّه ممّا لا خلاف فیه.(4)

این کلام وجه و کفّین را مى گیرد، ایشان مصافحه (دست دادن) را حرام مى داند ولو بدون تلذّذ و ریبه، و اختلافى هم نیست بلکه اجماعى است. برخلاف احتمالى که فیض کاشانى در مفاتیح داده بود که بدون تلذّذ و ریبه مصافحه اشکالى ندارد.

ادلّه حرمت لمس:

1- قیاس اولویت:

به یقین اثر مخرّب لمس بیش از تأثیر نظر است بنابراین جائى که نظر حرام باشد لمس به طریق اولى حرام مى شود. این دلیل فى الجمله خوب است ولى تمام مقصود را ثابت نمى کند چون قیاس اولیّت نسبت به موارد حرمت نظر است و وجه و کفّین را شامل نمى شود، ولى نگاه به وجه و کفّین حرام نیست، تا ما بخواهیم لمسش را به اولویّت حرام بدانیم، پس این دلیل بیش از این توان ندارد.

2- روایات:

دو طایفه روایات متضافر داریم:

طایفه اولى: روایاتى که نهى از مصافحه اجنبیّه کرده و وعده عذاب داده شده و نشان مى دهد گناه کبیره هم هست، در اینجا به سه حدیث اشاره مى کنیم که منحصر به این سه حدیث هم نیست.

*... عن ابى بصیر (ظاهراً ابى بصیر هم همان ابى بصیر ثقه است) عن أبى عبداللّه(علیه السلام) قال: قلت له: هل یصافح الرّجل المرأة لیست بذات محرم؟ فقال: لا الاّ من وراء الثوب(5) («لا» دلیل بر حرمت است).

* و عن عدة من أصحابنا... قال: سألت اباعبداللّه(علیه السلام) عن مصافحة الرّجل المرأة، قال: لایحلّ للرجل أن یصافح المرأة الا امرأة یحرم علیه أن یتزوّجها، اُخت أو بنت أو عمة أو خالة أو بنت اخت أو نحوها و امّا المرأة الّتى یحل له أن یتزوّجها فلا یُصافحها الاّ من رواء الثوب و لا یغمز کفّها.(6)

دو احتمال دارد یک احتمال این است که عن شهوة باشد، چون غمز کفّ بیشتر منصرف است به مسئله تلذّذ ولى احتمال هم دارد که لایغمز کفّها مطلقاً و چون دو احتمال است امام به عنوان احتیاط از این مسئله گذشته است.

* و فى عقاب الأعمال (صدوق) بسند تقدّم فى عیادة المریض عن رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) قال: و من صافح امرأةً حراماً جاء یوم القیمة مغلولاً ثم یؤمر به الى النّار... .(7)

 

 

1. مستند، ج 16، ص 60 - 58.

2. وسائل، ج 12، باب 104 از ابواب مقدّمات نکاح.

3. جواهر، ج 29، ص 100.

4. مستمسک، ج 14، ص 50.

5. ح 1، باب 115 از ابواب مقدّمات نکاح.

6. ح 2، باب 115 از ابواب مقدّمات نکاح.

7. ح 4، باب 106 از ابواب مقدّمات نکاح.

پی نوشت:
  
    
تاریخ انتشار: « 1279/01/01 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 5277