54 - ادامه مسئله 29 - 6/11/78

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

54 - ادامه مسئله 29 - 6/11/78

طایفه دوّم: روایاتى که بر جواز نوحه گرى و مدّاحى زنان دلالت مى کند.

معلوم است که نوحه خوانى در خانه نبوده، و شعرهائى مى خواندند که صدایشان به گوش نامحرم و رجال اجانب هم مى رسید از آن جمله روایتى است که مرحوم علاّمه مجلسى در مورد امام باقر(علیه السلام)نقل مى کند:

و روى ابن بابویه اَن الباقر(علیه السلام) أَوصى أن یُندَبَ له فى المواسم عشر سنین(1)

و لخبر یونس بن یعقوب عن الصادق(علیه السلام) قال: قال لى ابوجعفر(علیه السلام) قف من مالى کذا و کذا لنوادب(2) (ندبه گران) تندبنى عشر سنین بمِنى ایّام منى (که شلوغترین ایّام است، ندبه کنند تا آل پیامبر(صلى الله علیه وآله)فراموش نشوند).

در تاریخ عرب نوحه گران نوعاً زنان بودند، علاوه بر این روایاتى راجع به «کسب النائحة» داریم که مى گوید حلال است به شرط اینکه باطل نگوید; در حالى که صداى آنها را اجانب مى شنیدند.

شاهد دیگر داستان شهادت حضرت حمزه است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) وقتى از در خانه او عبور کردند صدائى از خانه حمزه نشنیدند پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمودند تا زنان در خانه حمزه عزادارى کنند. پس معلوم مى شود که صداى زنان شنیده مى شده و پیامبر(صلى الله علیه وآله) از آن منع نکردند.

طایفه سوّم: روایتى که بر جواز قرائت قرآن زن اجنبى در مقابل مرد اجنبى دلالت مى کند.

*... عن أبى بصیر، قال: کنت اُقْرِىء (قرائت یاد مى دادم) امرأة کنت اُعَلِّمُها القرآن فمازحتُها بشىء فقدمتُ على ابى جعفر(علیه السلام)(امام باقر) فقال لى: أىّ شىء قلتَ للمرأة؟ فغطّیتُ وجهى فقال: لاتعودنّ الیها (دلالت دارد که مزاح اشکال دارد نه تعلیم قرآن).(3)

طایفه چهارم: روایات پراکنده اى که در ابواب مختلف است و دلالت مى کند معصومین(علیهم السلام)مانند حضرت زهرا(علیها السلام) یا کسانى که در دامان معصومین(علیهم السلام)پرورش یافته بودند، صداى خود را به گوش اجانب رسانده اند، شاید بتوان گفت که اینها در مورد اضطرار بوده و دین در خطر بوده است ولى موارد کثیره اى داریم که زنان با امام(علیه السلام) صحبت مى کردند و همه اینها را
بخواهیم حمل بر ضرورت کنیم و یا اینکه بگوئیم همه اینها پیرزن بوده اند، ممکن نیست در مقابل روایات معارضى داریم که نهى مى کند:

*... عن مسعدة بن صدقة (محل بحث است) عن أبى عبداللّه(علیه السلام) قال: قال أمیرالمؤمنین(علیه السلام)لاتبدؤوا النساء بالسلام (نهى از سلام است) و لاتدعوهنّ الى الطعام فانّ النبى(صلى الله علیه وآله)قال: النساء عىٌّ (ضعیف) و عورة فاستروا عیّهن بالسکوت و استرو عوراتهنّ بالبیوت.(4)

قلنا: این حدیث دلالت بر عکس مقصود شما دارد چون مى گوید شما سلام نکنید ولى زنان اگر ابتدا به سلام کنند عیبى ندارد به قول مرحوم علاّمه مجلسى(5) معنى حدیث این است که اینها مقاصد خودشان را نمى توانند بیان کنند و لذا آبرو ریزى مى کنند ولى صحبت کردن زنانى که ضعف بیان ندارند اشکالى ندارد.

* محمد بن على بن الحسین (صدوق) باسناده عن شعیب بن واقد (که ضعیف است) عن الحسین بن زید عن الصادق(علیه السلام)عن آبائه(علیهم السلام) عن رسول الله(صلى الله علیه وآله) فى حدیث المناهى قال: و نهى ان تتکلّم المرأة عند غیر زوجها و غیر ذى محرم منها اکثر من خمس کلمات ممّا لابدّلها منه (آیا پنج کلمه نحوى یا پنج کلام، که آن هم مشروط به ضرورت است)(6).

این حدیث از نظر سند و دلالت اشکال دارد اشکال دلالى این است که این حدیث، حدیث مناهى است که در آن نهى هایى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است در حالى که بسیارى از آنها مکروه است و اینکه بگوئیم حتما دلالت بر حرمت دارد مشکل است.

بعضى از احادیث دیگر هم شبیه همین حدیث است.

 

 

1. بحار، ج 79، ص 106 و 107.

2. بحار، ج 79، ص 107.

3. ح 5، باب 106 از ابواب مقدّمات نکاح.

4. ح 1، باب 131 از ابواب مقدّمات نکاح.

5. مرآة العقول، ج 20، ص 373.

6. ح 2، باب 106 از ابواب مقدّمات نکاح.

پی نوشت:
  
    
تاریخ انتشار: « 1279/01/01 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 5195